کتاب بدهکاران (راهنمای گام به گام برای رهایی از بدهی) نوشته اکبر اکبری می باشد و انتشارات کلید پژوه آن را منتشرکرده است.این کتاب، نگاهی است هر چند سطحی به مشکل عده زیادی در کشور که به دلیل نوع نگاهشان به عوامل پیرامون از نظر اقتصادی با مشکل مواجه شده و بدهکار شدهاند.
بدهی حاصل نوعی اشتباه محاسباتی در شغل و زندگی است که هر بدهکار به نوعی مرتکب این اشتباه شده است، به خاطر اینکه این کتاب بتواند تقریباً شامل حال همه بدهکاران شود به اجبار مطالب به صورت بسیار ساده و روان نوشته شده است.نوع شکلگیری بدهی و سطح انواع بدهی و راهکارها در کتاب به صورت مختصر و از نظر نویسنده تقریباً مفید بیان شده است.
به دلیل آشنایی نویسنده با نوع نگاه اکثر بدهکاران و به دلیل اینکه نویسنده احتمال داده است که خواننده (بدهکار) در این کتاب فقط دنبال راهکار باشد و کلیه مطالب را نخواند، به اجبار مطالب کتاب به صورت الفبای بدهی تا پایان بدهی در تمامی صفحات کتاب پخش شده است و خواهش نویسنده از خواننده محترم خواندن تمامی مطالب کتاب است زیرا ممکن است اصل هدف نویسنده مورد توجه قرار نگیرد.
قضیه بوعلی سینا و آن حاکم را شنیدی؟ به حاکم گفت اگر میخواهی مداوایت کنم باید با پای خودت به مطب من بیایی و تنها و بدون همراه؛ حاکم برآشفت و گفت بخاطر این گستاخی میدهم گردنت را بزنن، او به حاکم گفت تنها راه معاینه تو این است که تنها بیایی به مطب من و رفت. حاکم بدون اطلاع اطرافیان و به شکل غریبه به نزد ابوعلی سینا رفت و ابوعلی سینا به او گفت تو باید به مدت یک ماه هر روز خودت با پای خودت بروی گندم بخری. همان گندم را ببری آرد کنی و همان آرد را ببری خودت نان کنی و بخوری و حق خوردن هیچ غذایی به جز همین را که خودت پختهای نداری.
بعداًز اینکه حاکم حالش خوب شد از بوعلی سینا پرسید قضیه چه بود؟، ابوعلی سینا گفت یک نفر به تو به صورت روزانه کمی زهر میخوراند، به طوری که تو در بلند مدت بمیری و چون من نمیدانستم آن شخص کیست و آن زهر هم دارویی نداشت، تنها کسی را که میدانستم می تواند از تو محافظت کند خودت بودی به همین دلیل گفتم که خودت باید برای خودت غذا تهیه کنی و این را آنجا نمیتوانستم بگویم، چون معلوم نبود نقطه ضعف در دربار تو کیست وچه کسی این کار را میکند از وزیرت گرفته تا کنیزت پس فقط به خودت اعتماد داشتم.
نظر دیگران //= $contentName ?>
ساده ومفید...
عالی...