کتاب آمریکای شرقی از دنیای نو به دنیای شرق نوشته سرکار خانم لیلا سادات موسوی است که در نشر متخصصان به چاپ رسیده است.
در سال ۲۰۱۸ زمانی که جهان غرب پر از گلایه و شکایت بود به دلیل برد دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا یک اتفاق جالب و شورانگیز رخ داد که حتّی دل مردان وال استریت را هم شاد کرده بود: ازدواج یک مرد سفیدپوست با یک زن دورگه سیاهپوست. شاهزاده هِری و خانم مِگان مارکِل پس از سالها آشنایی تصمیم به ازدواج گرفته بودند و انقلابی نو در دل تاریخ شاهنشاهی انگلیس ایجاد کردند. تمام خبرگزاریهای معروف از جمله نیویورک تایمز، واشنگتن پست و حتی شبکههای تندرو مانند فاکس از ازدواج این دو شخص جشنی بزرگتر از جشن عروسی گرفته بودند. مارکل که همسر پیشین او هم مردی سفیدپوست بود این بار بهگونهای حقوق مردمان سیاهپوست و آفریقاییتبار را گرفته بود که خود را تا لب شانههای ملکه قرار داده بود. امّا جهان نیولیبرال به چه دلیلی باید از حضور یک سیاهپوست در کاخ ملکه انگلیس ابراز رضایت و حتّی شادی کند؟
سیزده سال قبل از این رخداد هیجانانگیز ازدواجی دیگر هم سر گرفته شده بود که چندان سروصدا نکرد: ازدواج یک سرمایهدار سفیدپوست با یک مدل بسیار زیبا از یک کشور اروپایی. دونالد ترامپ برای بار سوّم و با چهار فرزند تصمیم ازدواج خود با خانم ملانیا ناوز را اعلام کرده بود. شاید تنها نکتهی قابل توجّه درباره آنها فقط اختلاف سنّی بیست و چهار سالهی آنها بود. به هر حال این موضوع برای مردان وال استریت موضوعی بسیار طبیعی و عادی بود.مارکل اولین شخص از یک گروه اقلیت نبود که نیولیبرالها از او یک قهرمان ساخته بودند. باراک اوباما، هیلاری کلینتون، سوزان رایس، ملاله یوسفزای و خیلی از شخصیتهای هنری و ورزشی هم مورد تحسین شرکتهای بزرگ آمریکایی قرار گرفتند. بهکل نیولیبرالها همیشه بهدنبال شناسایی قهرمان هستند بهگونهای که اگر بین مردم هم محبوبیت خود را از دست داده باشند بازهم روی جلد مجلات و کتاب داستان کودکان قرار میگیرند. بازهم مردم غرب باید آنها را الگو قرار دهند و در رؤیاهای خود، خود را جای آن شخص ببینند که روزی رئیسجمهور میشود یا چیزی اختراع میکند و جهان را تغییر میدهد. امّا این دروغی بیش نیست. تمام سیاهپوستان آمریکا قرار نیست پرنسس شوند. تمام زنان آمریکا قرار نیست وزیر شوند و تمام کودکان با استعداد آمریکایی قرار نیست مخترع شوند. حتّی اگر نهایت تلاش خود را صرف کنند. چرا؟ چون نیولیبرالیسم سد راه آنهاست. این ایدئولوژی بیست و هشت ساله سهم زیادی از بودجهی دولت آمریکا را به خود اختصاص داده است بهگونهای که دیگر پولی برای صرف مشکلات واقعی و قابللمس وجود ندارد. برای مثال، بعد از جریان وحشتناک سال ۲۰۱۲ در ایالت کانتیکت رئیسجمهور اوباما ۵۰۰ میلیون دلار برای بیماران روحی روانی تصویب کرد. آدم لانزا که پسر بیست و چند سالهای بیش نبود به بهانهای توانسته بود ۲۷ دانشآموز و معلم را در یک مدرسه به قتل برساند و بعد خودکشی کند. لانزا زندگی بسیار سخت و کودکی بسیار دردناکی داشت که هیچکدام ربطی به بیماری روانی او یعنی اوتیسم نداشت ولی نیولیبرالها از حرکت او به کلی ثروت رسیدند آنهم از طریق قانونی؛ رئیسجمهور اوباما.