امتیاز
5 / 5.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
رایگان
نظر شما چیست؟
کتاب صوتی کدو قلقله زن نوشته فضل الله مهتدی صبحی داستان پیرزنی است که به قصد دیدار دختر و دامادش به سفر می رود و در راه با حیوانات وحشی برخورد می کند که قصد دریدن او را دارند.

پیرزن آنان را مجاب می کند که صبر کنند و در بازگشت و وقتی او در اثر پذیرایی دخترش چاق و چله شد او را بخورند. حیوانات قبول می کنند. ولی پیرزن در بازگشت با مخفی شدن در یک کدو از میان آنان فرار می کند و به خانه می رسد.

در قسمتی از کتاب صوتی کدو قلقله زن می شنویم:

گرگ گفت «ای پیرزن! کجا می روی؟»
پیرزن گفت «می روم خانه دخترم. چلو بخورم؛ پلو بخورم؛ مرغ و فسنجان بخورم؛ خورش متنجان بخورم؛ چاق بشوم؛ چله بشوم.»
گرگ گفت «بی خود به خودت زحمت نده. چون من همین حالا یک لقمه ات می کنم.»
پیرزن گفت «یک لقمه پوست و استخوان که سیرت نمی کند؛ بگذار برم خانه دخترم؛ چند روزی خوب بخورم و بخوابم, تنم گوشت تر و تازه بیارد و حسابی چاق و چله بشوم, آن وقت من را بخور.»
گرگ گفت «بسیار خوب! اما یادت باشد من از اینجا جم نمی خورم تا تو برگردی.»
پیرزن گفت «خیالت تخت باشد. زود برمی گردم.» و راه افتاد.

کتاب های مشابه کدو قلقله زن