این نوشتار نمونه ای از برداشت های استاد صفایی از کشتزار قرآن را در بر می گیرد و در پی ایجاد عطش برای مراجعه به متن کتاب «تطهیر با جاری قرآن» می باشد.
روش تفسیری استاد با مفسران دیگر شیعی کمی متفاوت می باشد. ایشان معتقدند بررسی موضوعات کفر و نفاق و یا خلقت زمین و آسمان و یا خلقت انسان و داستان آدم و یا تک تک موضوعات تاریخی و تشریعی اگرچه ارزش علمی و یا فلسفی و یا عرفانی ممکن است داشته باشد ولی کاری قرآنی نیست.
ایشان در مباحث خود به نوع رابطه ها و برش هایی که شکل می گیرد ویا نحوه برخورد و درمان و معالجه ای که صورت می بندد توجه دارند ، و به اینگونه رابطه ها که چه بسا علیتی و یا منطقی نباشند ولی طبیعی و انسانی اند و با ترکیب خاص انسانی هماهنگند می پردازند.
ایشان میان شناخت و احساس و عمل رابطه منطقی قایل نیستند و رابطه آنها را طبیعی می دانند لذا آنجا که قرآن از نکته ای آغاز می کند و این آغاز را با پدیده ها و یا مفاهیم و یا تصاویری مرتبط می سازد تامل دارند و در هر جایی و متناسب با الفاظ به کار رفته تحلیل خاصی از این مجموعه را ارائه می دهند.
شاید که در عمق آن غور نمایند و این بنای نو را هر چه بیشتر رفعت بخشند.
... آنچه در این تطهیرها و تحلیل ها طالب هستیم بررسی موضوعات کفرو نفاق و ایمان و با خلقت زمین و آسمان و یا خلقت انسان و داستان آدم و بهشت و شیطان و یا تک تک موضوعات تاریخی و یا تشریعی نیست؛ که این مباحث گرچه مباحث علمی و یا فلسفی و یا عرفانی عمیقی هم باشد، کاری قرآنی نیست...
کنگره :
BP۱۰۲/۱۳/ف۸۴ب۹ ۱۳۹۰