جودی ابوت پس از ازدواجش با جرویس پندلتون، دوست صمیمیاش سالی مکبراید را به سرپرستی نوانخانه برمیگزیند و او کارهایی را که انجام داده در قالب نامه به جودی گزارش میدهد.
رابطهی سالی و پزشک نوانخانه که او را دشمن عزیز نامیده توأم با لجبازی است اما رفتهرفته اعترافات دلپذیر سالی دربارهی این مرد از لابهلای نوشتههایش سر بر میآورد.