سوزان جفرز در کتاب آرامش نصیب بهترین ها می شود، با توصیه ها و تمرینات ارزشمندش ابزاری در اختیار شما قرار می دهد که برای مقابله با ناامنی و عدم اطمینان در زندگی خود به کار می برید و به احساس آرامش و امنیت می رسید.
کتابی که پیش رو دارید حاصل تجربیات شخصی سوزان جفرز (Susan Jeffers)، روان شناس آمریکایی است که خود با وقایع به ظاهر تلخ و در باطن درس های دشواری از کتاب زندگی مثل تجربه سرطان، طلاق و... روبه رو شده است و حالا در این اثر خرد و حکمتی را که از پشت سر گذاشتن هوشیارانه وقایع زندگی اش دریافته با ما سهیم می شود.
کتاب آرامش نصیب بهترین ها می شود (Embracing Uncertainty) به ما کمک می کند که شب ها بهتر بخوابیم، درد ناشی از تلاش مغز برای تسلط بر موارد غیرقابل کنترل را تسکین بدهیم و زندگی را از نگرانی همیشگی به ماجرایی پرثمر تبدیل کنیم. این کتاب درباره ی ایجاد پناهگاهی همیشگی است، «جایی که در اثر تلاطم جزر و مدِ تغییر ویران نشود.»
فیلسوف حکیم، آلن واتز، می گوید در زمان عدم قطعیت غیرعادی با احساس خاصی زندگی می کنیم. او این احساس را به بسیاری از تکنولوژی های جدید که علم و صنعت بر سر ما آوار کرده نسبت می دهد. همچنین آن را به زیر پا گذاشتن بسیاری از سنت های قدیمی زندگی خانوادگی، مذهب و دنیای کار نسبت می دهد.
به جرأت می توانم بگویم احساس عدم قطعیت در مقایسه با روزگار قدیم به ظاهر خوب، بیشتر شده است! بعد از آن دچار حوادث زیادی شده ایم که حس عدم قطعیت را در ما تشدید کرده اند.
زمانی مشکل پیچیده تر می شود که در جامعه می آموزیم کنترل همه چیز از قبیل شغل، روابط، بچه ها، سلامت، پول، وضعیت جهان و بسیاری موارد دیگر را به دست بگیریم. اصرار داریم همه ی اتفاقات زندگی مطمئن، امن، قابل پیش بینی و خوب باشد. از آن گذشته، احساس عدم قطعیت، بر عدم کنترل دلالت دارد.
در کتاب آرامش نصیب بهترین ها می شود می آموزید:
- با استفاده از ۴۲ تمرین، زندگی را به ماجرایی هیجان انگیز تبدیل کنید.
- چگونه مشکلات را به منظره ای شاد و مثبت تبدیل کنید.
- به قدرت شگفت انگیز کلمه ی شاید و نکات دیگر پی می برید.
- کشف می کنید که شادی، شگفتی و وفور نعمت زندگی با وجود عدم قطعیت می تواند وجود داشته باشد. پرسش این است: برای رسیدن به این حالت شگفت انگیز چه باید بکنید؟ و پاسخ: «غرق در آرامش ذهنی شوید.»
در بخشی از کتاب آرامش نصیب بهترین ها می شود می خوانیم:
از آنجایی که همه ی ما بخشی از طرح عظیم هستیم، اگر درباره ی جهان هستی سخن بگوییم معتقدم از تک تک ما خواسته اند برای کمک به دنیا کاری انجام دهیم. چطور بفهمیم چه کاری از ما خواسته اند؟ من یک بار شنیدم که گفت…
همان جایی که هستی بایست، دایره ای درست کن و ببین لازم است چه کاری انجام شود و همان را انجام بده.
خودم را مثال می زنم، دایره ای درست کردم و دیدم از من خواسته اند بیاموزم و آموزش بدهم… به ویژه، از من خواسته اند یاد بگیرم چگونه از دریچه ی خود برتر و متعالی به دنیا نگاه کنم و آموخته هایم را با دیگران تقسیم کنم. بنابراین من اکنون وقت خود را صرف یادگیری درباره ی زندگی در خود متعالی می کنم طوری که چیزی باارزش برای آموزش داشته باشم.
به این ترتیب، همه ی تجارب زندگی من «گندمی است برای آسیاب». تجارب، من خوب یا بد، ارزشی ذاتی دارند که می توان آن را به دیگران منتقل کرد. همان طور که پیش تر گفتم، سرطان سینه ی من تجربه ی ارزشمندی بود، چون به من فرصت داد در زمینه ی ترس از سرطان سینه به دیگران کمک کنم. نکته را گرفتید؟
همان طور که دایره ی خود را می کشید و دنبال کاری برای انجام دادن می گردید، این به شما کمک می کند به آن چه عاشق انجام آن هستید نگاه کنید. علایق شخصی ما اغلب به صورت طرح عظیم در می آیند. بنابراین، علایق شخصی ما اغلب ما را به سوی مسیر درست می فرستند تا بدانیم چگونه حس معنا و هدف خود را تحقق بخشیم.
کنگره :
BF463 /ع4ج7 1394