اگر می خواهی سالم شوی و عمر طولانی داشته باشی قابلمه را فراموش کن. هلموت واندمیکر در این کتاب قصد دارد، یک رژیم غذایی با میزان غذای خام بالا، که برای سلامتی بهتر است را معرفی کند و تأکید اصلی بر خوردن میوه هاست.
کتاب قابلمه را فراموش کن (Willst du gesund sein? vergib den kochtopf) توسط هلموت واندمیکر که 60 سال تمام خام گیاهخوار بوده، نوشته شده است. خام گیاهخواری یک سبک زندگی است که اصلی ترین رژیم غذایی در آن، خوردن غذاهای نپخته و پردازش نشده است.
آنچه در کتاب قابلمه را فراموش کن می خوانید، قدمتی میلیون ساله دارد که به فراموشی سپرده شده است. این کتاب تنها متعلق به هلموت واندمیکر (Helmut, Wandmaker) نیست، بلکه تجربیات و تحقیقات بسیاری از اطبا و پروفسورها و دانشمندانی است که در طول سال ها مبارزه با نظام پزشکی حاضر، مطب خود را از دست داده و حتی زندانی شده اند، اما این نهضت را زنده نگه داشتند تا اینکه در سال 1822 در امریکا با عنوان «حفظ تندرستی و بهداشت طبیعی» Hygienie Natural رسمیت پیدا کرده و در آلمان و فرانسه نیز عمومیت یافته اند.
هر روز بر تعداد کسانی که در گوشه و کنار جهان بیماری هایی لاعلاج نظیر سرطان داشته و دوباره سالم شده اند، افزوده می شود. دکتر شلتون در درمانگاه و مدرسۀ تندرستی خود بهبود چهل هزار نفر از این افراد را ممکن ساخت. امروزه پزشکان و درمان گران زیادی راه و روش او را دنبال می کنند، که همواره موفقیت این روش را به اثبات رسانده اند.
این روند که از سال 1822 در امریکا آغاز شده، با وجود موانع فراوانی که نظام پزشکی بر سر راهش قرار داده، توانسته است خود را تا به امروز از گردباد حوادث نجات دهد. این روش درمانی که شیوه ای طبیعی است، تنها امید کسانی است که بیمار شده اند و می خواهند دوباره سالم شوند. آنچه در این کتاب می خوانید، تنها راه دستیابی به سلامت کامل و عمر طولانی است.
برای سالم شدن فقط یک راه وجود دارد: رفع مسمومیت. رفع مسمومیت فقط از طریق مصرف مواد زنده یا قلیایی که در میوه ها و گیاهان خوراکی وجود دارد، ممکن است.
هلموت واندمیکر آلمانی خود در سن 90 سالگی و پس از حدود 60 سال خام گیاهخواری درگذشته است.
سید ماشاء الله فرخنده (مترجم)، دربارۀ این کتاب می گوید:
"بعد از شش سال برای دومین بار در همان کلیه ام سنگی ساخته شد. تمام ایران را گشتم، سال ها از خوردن مواد حیوانی و گوشت پرهیز کردم، خیال می کردم اگر مواد حیوانی نخورم، دیگر همه چیز درست است. تا اینکه روزی دوستی، که در اتریش با او آشنا شده بودم به من گفت: «تمام قرص ها را دور بریز. من کتابی به تو معرفی می کنم که حتماً برایت مفید واقع می شود.» ناباورانه از همان صفحه اول به هر توصیه نویسنده عمل کردم. وقتی از شر آن همه درد و عذاب خلاص شدم، تصمیم گرفتم آن کتاب را ترجمه کنم. می دانستم کسانی مثل من هستند که نمی دانند باید چه کار کنند تا دوباره سالم شوند."
کنگره :
RM۲۳۷/۵/و۲ق۲ ۱۳۸۵