در کتاب «تاریخ فرهنگی قبیله لعنت، جلد دوم(کاهنان معبد جادو)» اثر اسماعیل شفیعی سروستانی، نحوه ارتباط ابلیس با کارگزارنش با استفاده از متون اساطیری و کتب تاریخی بررسی شده است.
در کتاب اوّل این مجموعه با عنوان «بن مایه ی رویگردانی از خدا»، نویسنده با بازبینی آغاز آفرینش و زندگی نخستین انسان های پا گذاشته بر زمین، از روش «شبیه سازی» ابلیس، پرده برداشت و در کتاب دوم (کاهنان معبد جادو)، با جست و جو در عمق اسطوره ها و داستان های کهن اقوام باستانی (ایران، مصر، هند، یونان و روم) ردّ ابلیس و سپاه شیطانی اش را در کتاب های معتبر آنان به دست آورده است.
در این کتاب، علاوه بر رهگیری و بررسی تأثیر شیاطین در زندگی مردم از زمان باستان تا به امروز، فصلی به وجود موجودات ماورائی (مثبت و منفی) اختصاص یافته و درباره ی امکان ارتباط گیری با آنان از طریق علوم غریبه و کاهنان، از زمان گذشته تا امروز بحث کرده است.
اگر کتاب های بسیاری درباره ی زندگی ابلیس و شیاطینی همانند او خوانده اید، مطمئن باشید که در این کتاب به نکات تازه ای دست پیدا خواهید کرد که نگرش شما را نه تنها درباره ی این موجودات آزاردهنده، بلکه درباره ی کلّ جهان و مقصد آن تغییر خواهد داد.
در بخشی از این کتاب درباره ی ویژگی های مشترک موجودات اساطیری آمده است:
آنچه در وقت مطالعه ی باروهای مذهبی (بینش اساطیری) اقوام باستانی، پس از تعدّد و تکثّر خدایان به چشم می خورد، آلودگی آن خدایان به صفات مذموم شیطانی و زذایل اخلاقی است. اینان، گاه در نمایش رذایل و پستی، گوی سبقت را از سایر موجودات می ربودند.
به عبارت دیگر، اینان منزّه از صفات مخلوقات خود نبودند؛ بلکه واجد شیطانی ترین صفات نیز بودند، به همین جهت بود که آنان، در گستره ی وسیعی از عرش الرّحمان تا فرش الشیطان حضور داشتند.
ویل دورانت در همین باره می نویسد:
شیوه های عبادت یونانی ها هم مانند خدایان یونانی بسیار متنوّع بود. یونانیان برای دفع شرّ خدایان زمینی، به عبادت آنان می پرداختند؛ ولی خدایان آسمانی را صمیمانه پرستش می کردند.
ویل دورانت درباره ی خدایان مصری می نویسد:
خود خدایان نیز برای آزردن یکدیگر، از سحر و افسون مدد می گرفتند.
کنگره :
1393 2ت 7ش/ 65/ 222 BP