نظر شما چیست؟

معرفی کتاب آنها

کتاب آنها اثر رودیارد کیپلینگ، نویسنده و رمان نویس انگلیسی برنده جایزۀ نوبل ادبیات است. این کتاب شامل موضوعاتی چون طبیعت، جنگ و اثرات آن و... است.

کتاب آنها (They) شامل سه داستان انگلیسی است که داستان اول از راوی اول شخص بهره می برد، همراه با توصیفات زیبا و جزئی انگارانه، تحلیل روان شناسانه ای نیز از عناصر داستانی ارائه می نماید. داستان های دوم و سوم به صورت مستقیمی به حاشیه های جنگ می پردازد؛ حاشیه هایی که تاثیرات جنگ را در خود می پرورند و تاثیری شگرف بر مردمی دارد که نمی خواهند و نمی توانند باور کنند که داشته های شان را از دست داده اند.

داستان «آن ها» ماجرای جوانی است که با خودرو خود از منطقۀ ییلاقی به تپه ای وارد می شود. منظره های قدیمی و زیبا او را به خود فرا می خواند و مرد از این همه زیبایی و شکوه متعجب می شود. او ناگهان، کودکی شاداب را می بیند که بعد از بازی لذت بخش، به سوی دیگر کودکان می رود.

به دنبال آن، بانوی زیبا و نابینایی به دیدار وی آمده و شرح مختصری از عشق خود نسبت به کودکان را بازگو می کند. جوان بعد از دیدن زیبایی هایی وصف نشدنی، آن جا را ترک می کند. اسم آن مکان، مزرعۀ قدیمی «هاولهینز» بود که فرهنگ جغرافیایی قدیمی اشاره ای به آن نکرده بود. خانه بزرگ به سبک عصر جورجیانی و اوایل عصر ویکتوریا تزیین شده بود. جوان بعد از ترک خانۀ بزرگ، بعد از مدتی دوباره عزم رفتن به آن جا می کند که این بار اتفاقاتی رخ می دهد که او را بیش از پیش به دنیای درون فرا می خواند...

رودیارد کیپلینگ (Rudyard Kipling) با نام کامل ژوزف رودیارد کیپلینگ، نویسنده و شاعر انگلیسی، متولد بمبئی هندوستان است. در 1866 نخستین مجموعه شعرش «ترانه های اداری» را منتشر کرد و یک سال بعد نخستین مجموعه داستان اش را، «داستان هایی بی پرده از تپه ها» - منتشر کرد. در مدت اقامت اش در هندوستان، کیپلینگ چند مجموعه داستان و رمان دیگر نیز منتشر کرد.

در سال 1889 دوباره به انگلستان بازگشت. دو سال بعد از بازگشت به انگلیس، رمان «نوری که روشنی نبخشید» را منتشر کرد و سپس یک سال بعد مجموعه شعر «بلادهای سربازخانه» را. انتشار این دو کتاب، نام او را به عنوان شاعر و داستان نویس بر سر زبان ها انداخت.

گزیده کتاب آنها

«در واقع این نهمین باره که از زمان پایان جنگ در این مورد کسی رو راهنمایی می کنم. نه به خاطر خودم. شکر خدا من هیچ کس رو از دست ندادم، اما مثل هر کس دیگه ای دوستان زیادی دارم که اونا کسان شون رو از دست داده ان. اغلب برای این که بتونم کاری بکنم پیش من می یان.

منم کمکی که بتونم براشون انجام می دم. اینه که کسی رو پیدا کنم تا نگاهی به اون جا بندازه و به اونا در مورد اتفاقاتی که افتاده بگه. و یه نفر هم می تونه از اونا عکس بگیره. من یه لیست کامل از ماموریت هایی که باید اجرا بشه دارم.» خنده ی عصبی سر داد و ضربه یی به دوربین آویزان اش زد.

«الان فقط دو یا سه نفر به کارخانه شکر سر می زنن و تعداد زیادی از بقیه در قبرستان ها می گردن. روش من ذخیره کردن اونا و مرتب کردن شونه، می دونین که وقتی به اندازه ی کافی حق الزحمه برای یه منطقه گرفتم که ارزش انجام کار رو داشته باشه، اون کار رو براشون انجام می دم. این باعث راحتی مردم می شه.»

سال نشر :
1393
صفحات کتاب :
128
کنگره :
PZ3‭/ک886آ8 1393‬
دیویی :
823/914
کتابشناسی ملی :
2955864
شابک :
978-600-93442-1-5

کتاب های مشابه آنها