• چاپی
  • الکترونیکی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب رستم و اکوان دیو

اقتباسی از  داستان رستم و اکوان دیو از شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی به قلم افسانه شعبان‌نژاد برای رده سنی نوجوان به نثر روان نوشته شده است. 

اکوان دیو، دیوی است که در غاری نزدیکی روستایی سکنا گزیده است. هر روز به گله‌های گوسفندان یورش می‌برد و هر چه را می‌تواند می خورد و باقی را می‌درد. روستاییان شاکی و عاصی از حمله وی شکایت به کیخسرو می‌برند و کیخسرو هم رستم را برای نابودی وی می‌فرستد.

گزیده کتاب رستم و اکوان دیو

آسمان صاف بود و خورشید در تابش. همه چیز آرام بود و چوپان با آرامش دو دستش را بالش سرش کرده بود و کنار چشمه دراز کشیده بود. آن سوتر گوسفندان در دشت سرسبز می‌چریدند. همه جا آن‌قدر ساکت بود که چوپان حتی صدای نشخوار گوسفندان را می‌شنید. چوپان به آسمان آبی چشم دوخته بود.

خودش در دشت بود و خیالش در خانه. چشم‌هایش را بست و خود را به خانه سپرد و در آرامش آن به خواب رفت. در خواب گله‌ای از گوسفندان فربه دید که چوپانشان بود و گرگی را دید فربه‌تر از گوسفندان که به سوی گله می‌دوید. گوسفندان فریادزنان از سویی به سویی می‌رفتند و چوپان سراسیمه دنبال آن‌ها می‌دوید. آن‌قدر دوید که از نفس افتاد.