ژان ماری گوستاو لو کلزیو نویسندهای فرانسوی است که کتاب ماهی طلایی او در سال 1997 برنده جایزه ادبی ژان ژیانو شد. رمان ماهی طلایی داستان ربوده شدن لیلا از آفریقای جنوبی در کودکی را روایت میکند.
ژان ماری گوستاو لو کلزیو (Jean Marie Gustave Le Clezio) نویسنده معاصر فرانسوی است که کتاب ماهی طلایی را نگاشته است. اولین اثر او رمان بازجویی در سال ۱۹۶۳ جایزه رنودو را به خود اختصاص داد. تاکنون حدود ۴۰ کتاب از جمله مجموعه داستانهای کوتاه و رمانهای وی منتشر شدهاند. جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۰۸ میلادی از سوی آکادمی سلطنتی سوئد به او تعلق گرفت.
لیلا قهرمان اصلی این داستان، دخترکی است از آفریقای شمالی که در ایام کودکی ربوده میشود، رنجها و مرارتهای بی شماری را تحمل میکند و در شش سالگی که بخش اعظم شنوایی خود را نیز از دست داده به "لالااسما" فروخته میشود: یعنی، کسی که در واقع هم مادربزرگ او به شمار می آید و هم ارباب او. اما با مرگ این پیرزن، زندگی لیلا دچار تغییرات گوناگونی میشود که شرح آن بخش دیگر رمان ماهی طلایی (Fish Of Gold) را تشکیل میدهد.
کتاب ماهی طلایی pdf رایگان در فراکتاب وجود ندارد اما نسخه الکترونیک کتاب در دسترس است که میتوانید آن را فقط در نرم افزار فراکتاب مطالعه نمایید. جهت آشنایی با کتاب الکترونیک، امکان مطالعه کتاب به مدت چند دقیقه در نرم افزار فراکتاب فراهم شده است.
سالها گذشت و من هیچ چیز ندیدم، جز چهار دیواری حیاط خانه و صدای لالااسما که نام مرا فریاد میزد: «لیلا!» چنان که پیش از این گفتم، نام واقعیام را نمیدانستم و به نامی عادت کرده بودم که اربابم به من داده بود، گویی این نام را مادرم به من داده بود. با این حال فکر میکردم سرانجام روزی کسی نام واقعیام را به من خواهد گفت. روزی که لرزه بر اندامم خواهد افتاد و خود را باز خواهم شناخت.
لالااسما هم یک نام واقعی نبود، نام اصلیاش آزما و یک یهودی اسپانیایی الاصل بود. وقتی جنگ میان یهودیان و اعراب در آن سوی دنیا درگرفت، او تنها کسی بود که حاضر نشد محلهی یهودیان را ترک کند. پشت درِ بزرگ آبیرنگ خانهاش سنگر گرفته و تا شبی که من آمدم پا بیرون نگذاشته بود، امّا بعد زندگیش تغییر کرد.
من او را «خانم ارباب» یا «مادربزرگ» صدا میکردم. خودش بیشتر دوست داشت «خانم ارباب» خطابش کنم. او بود که خواندن و نوشتن به زبان فرانسه و اسپانیایی را به من یاد داد، حساب و هندسه و اصول مذهبی را به من تعلیم داد.
از دیدگاه او آفرینندهی دنیا نام مخصوصی نداشت، ولی میگفت: در کجا خدا و در کجا الله نامیده میشود. برایم آیاتی از کتب مقدس را میخواند و از روی آنها به من تعلیم میداد که چه کارهایی نباید بکنم. به عنوان مثال، فوت نکردن روی غذایی که قرار است خورده شود. گذاشتن نان از پشت بر روی سفره، طهارت با دست راست، راستگویی در همه حال و همه جا و نظافت از سر تا پا در هر روز. من هم در عوض از کلّهی سحر تا بوق سگ برایش کار میکردم: حیاط را جاروب میزدم، برایش هیزم میشکستم و ظرف میشستم. دوست داشتم برای پهن کردن ملافهها روی بام بروم. از آن جا خیابانهای اطراف، بام خانههای مجاور، رفت و آمد مردم، اتومبیلها و حتی از لابلای دیوارها ساحل رودخانهی بزرگ آبیرنگ را ببینم. در آن بالا سر و صداها کمتر وحشتناک به نظر میآمدند. فکر میکردم در آن جا دست کسی به من نخواهد رسید.
متن داستان ماهی طلایی را در فراکتاب به صورت الکترونیکی میتوانید دریافت کنید.
مشخصات قصه ماهی طلایی در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | جامی |
نویسنده: | ژان ماری گوستاو لو کلزیو |
زبان: | فارسی |
تعداد صفحه: | 248 |
موضوع: | رمان |
قالب: | الکترونیک |