امتیاز
5 / 5.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
12,500
نظر شما چیست؟
کتاب درویش و بیگانه، برگزیده ای از هجده اثر گوناگون مارک تواین است که مابین سال های 1863 تا 1910 نگارش یافته است.

کتاب درویش و بیگانه (Collected Tales، Sketches، Speeches & Essays) شامل نه داستان کوتاه فکاهی، دو داستان کوتاه و سه حکایت کوتاه پندآموز و حکیمانه است. هدفِ این مجموعه، معرفی و شناسایی بیشتر جنبه های مختلفی از شخصیت مارک تواین است که احتمالاً تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته اند: تواین نه تنها منتقدی آگاه و حساس و طنزپردازی کم نظیر در زمینه مسائل اجتماعی و سیاسی بود، بلکه اندیشمند و تحلیلگری ژرف اندیش در خصوص ویژگی های اخلاقی و شخصیتی بشر نیز بود.

نخستین قلمرو ادبی که مارک تواین (Mark Twain) در سنین نوجوانی فعالیت نویسندگی خود را در آن آغاز کرد و قبل از نگارش رمان هایی مانند: «تام سایر» (1876)، «شاهزاده و گدا» (1881)، «زندگی بر روی رودخانه میسی سیپی» (1883)، «ماجراهای هکلبری فین» (1884) و «یک یانکی در دربار آرتور شاه» (1889)، جلب توجه کرد و به معروفیت رسید، زمینه داستان های فکاهی کوتاه (Sketch) بود. شمار داستان های کوتاه و مقالات منتشر شده تواین بیش از دویست عدد است. ضمناً تعدادی داستان و مقاله ناتمام از او باقی مانده است که تاکنون منتشر نشده اند.

در نحوه پردازش داستان های فکاهی کوتاه تواین دو ویژگی را آنچنان در هم می آمیزد و ارائه می دهد که طنز او به طور بی بدیل و غیر قابل تقلیدی خود را نمایان و از طنز سایر فکاهی نویس ها مجزا و منحصر به فرد می کند. یکی از این ویژگی ها نحوه نگرش انتقادی و افراط و مبالغه و در عین حال جدیت خاصی است که او با آن موضوع مورد بحث را توصیف و تشریح می کند. ویژگی دیگر زبان و سبکی است که او برای ارائه توصیفات طنزآمیز به کار می برد: زبان و سبکی بسیار موجز و مختصر، بدون حاشیه پردازی و بسیار مستقیم و آمیخته به اصطلاحات عامیانه.

سبک نگارش و شیوه توصیف تواین اگر چه غالباً موجز و مختصر و بدون حاشیه پردازی و مستقیم و گاهی عامیانه است، معهذا در جایی که جهت توصیف احساس و یا حالتی خاص نیاز به بکارگیری سبک نگارش رمانتیک، شاعرانه و یا ادیبانه باشد، او با چنان مهارتی آن را به کار می بندد و مطلب خود را بیان می کند که تاثیری لذت بخش و تحسین برانگیز دارد و خواننده را مجذوب تسلط و تقابل بین سبک عامیانه و ادبی خود می کند.

در بخشی از کتاب درویش و بیگانه می خوانیم:

بله، این جناب اسمایلی موش، خروس جنگی، گربه نر و انواع و اقسام از اینطور چیزها داشت و با جنون شرط بندی اش آرامش همه را سلب کرده بود. چیزی هم وجود نداشت که بتوان برای او آورد و او سر آن شرط بندی نکند و با انسان وارد رقابت نشود. روزی او یک قورباغه گرفت، آن را به خانه برد و گفت که می خواهد او را دست آموز کند. و واقعا در مدت این سه ماه او کاری به غیر از در حیاط خلوت نشستن و آموزش جهیدن به قورباغه انجام نداد.

از حق هم نباید گذشت که او درست و حسابی به قورباغه تعلیم پریدن داده بود. اسمایلی یک ضربه کوچک به پشت قورباغه می زد و او بلافاصله مثل یک دونات در هوا معلق می زد و اگر پرش خوبی انجام داده بود، یکی دو تا پشتک هم می زد و مثل یک گربه بر روی پاهایش فرود می آمد.
صفحات کتاب :
208
کنگره :
PS1673‏‫‬‮‭/د4 1394
دیویی :
818/409
کتابشناسی ملی :
3554684
شابک :
978-600-7436-17-2
سال نشر :
1394

کتاب های مشابه درویش و بیگانه