کتاب این است انسان، آخرین اثر فریدریش ویلهلم نیچه به شمار می آید. در این کتاب نیچه به بازگویی شرح زندگی و دلیل نگارش آثار قبلی خود می پردازد.
نیچه در سال ۱۸۸۸، یعنی یک سال پیش از روان پریشی نهایی، به نگارش آثار و طرح های فراوانی پرداخت. کتاب این است انسان (Behold The Man) نیز در همان سال نگاشته شد و بعدها پتر گاست، شاگرد و دوست صمیمی نیچه، این اثر را برای چاپ و انتشار آماده ساخت.
این کتاب به نوعی کارنامه فریدریش ویلهلم نیچه (Friedrich Wilhelm Nietzsche) از زبان و قلم خودش است. او در این کتاب به تشریح نگاه خود به آثارش پرداخته است.
در بخشی از کتاب این است انسان می خوانیم:
هرگز هنر آزردن دیگران را درنیافتم (این نکته مرهون پدر بی همتای من است)، حتی زمانی که این کار به نظرم بسیار ارزشمند بود. هرچند به نظر بسیار غیر مسیحی می رسد، من حتی خود را یک بار نیز نیازرده ام.
اگر زندگی مرا زیر و زبر کنند تا فقط همین یک بار را بیابند، هیچ ردّی از آن نخواهند یافت که حتی کسی بدخواه من بوده باشد و اما شاید بسیار ردّی از نیک خواهی دیگران بیابند... حتی تجربه های من با افرادی که هرکس از آنان تجربه ی بدی دارد، بی هیچ استثنایی، همه نشانه هایی از نیک خواهی است. من هر خرسی را رام می کنم، حتی دلقک ها را هم وادار به رعایت ادب می کنم.
کتابشناسی ملی :
م۸۴-۳۲۶۵۳
کنگره :
B۳۳۱۶ /آ۳ ۱۳۸۴