کتاب دختری که می شناسم اثر جی. دی. سلینجر، شامل 6 داستان کوتاه از این نویسنده معروف آمریکایی است. نگاه تیز سلینجر به مسائل اجتماعی و دیالوگ های بی عیب و نقص اش، این داستان ها را از سایر داستان های هم ردیف خارجی متمایز کرده و موجب شهرت جهانی آن شده است.
جی. دی. سلینجر (J. D. Salainger) از نویسندگان مطرح آمریکایی در سال های اخیر می باشد. او تا حد امکان زندگی خود را خصوصی نگاه داشته و خواهان انزوا و عدم ارتباط با دنیای بیرون بوده است. سلینجر داستان های کوتاه خود را در مجله نیویورکر منتشر می کرد و پس از اینکه با انتشار ناطور دشت به طور ناخواسته در کانون توجه قرار گرفت علناً از ظاهر شدن در اماکن عمومی خودداری کرد.
دو سال از زندگی این نویسنده در جبهه ِی جنگ جهانی دوم سپری شد و طبق ادعای نزدیکانش حضور در جنگ برای او اختلالات روانی به همراه داشته که به گوشه گیری و جمع گریزیش دامن می زده است. تأثیر جنگ بر بسیاری از داستان های او هویداست.
در بخشی از دختری که می شناسم (A Girl I Knew) می خوانیم:
موضوع این است که در مدت هفت و نیم سال، هیچ کاری جز سرودن شعر، در زندگی انجام ندادم. به همین دلیل، دچار سوءتغذیه شدم. در همه مدت زندگی، هرگز به سراغ الکل نرفتم. بیشتر به این دلیل که مادرم به آن معتاد بود. حتی سیگار هم نکشیدم. در دوران کودکی شنیده بودم که هر نوع اعتیادی، انسان را از لذت های زندگی محروم می کند. هنوز هم تصور می کنم این فرضیه درست است. هرگاه می خواهم بلیت قطار بخرم، باور نمی کنم که باید بهای کامل آن را بپردازم، چون تا پانزده سالگی، مادرم به همه می گفت که فرزندش کمتر از دوازده سال دارد.
کنگره :
PS3525 / الف7د3 1395
شابک :
978-600-7436-30-1