امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
110,000
نظر شما چیست؟
... سحر که هر چند لحظه یک بار حلیم را هم می زد، چهار نوبت هم زدن حلیم را به تعویق انداخت و خیره به حباب هایی که روی سطح حلیم می ترکید نگاه کرد و فکر کرد که یک ساعت پیش دقیقاً به چه چیزی فکر می کرده است.

پسر بلند شد و چند قدم در حیاط راه رفت و برگشت و برای بار دوم دوباره چند قدم به سمت در حیاط رفت و سرش را بالا گرفت تا طبقه ی بالا را ببیند، ولی فایده ای نداشت. همان جا ایستاد. به دیوار تکیه داد و به سر و صدای بیرون گوش داد.

آهنگ ضربه های طبل فقط شنیده می شد و صدای نوحه خوان به طور کامل محو بود، با این حال، باعث می شد حوصله اش سر نرود. حتماً به این فکر می کرد که جوان بی ته ریش کی می آید و کی وقت دیدن سی.دی ها خواهد شد ...
دیویی :
‭8‮فا‬3/62
کتابشناسی ملی :
2375972
شابک :
‏‫‬‭9789642436446
سال نشر :
1390
صفحات کتاب :
128
کنگره :
PIR8075 /ض2347‏‫‬‭ت9 1390

کتاب های مشابه تهرانی ها