کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنت اگزوپری، بعد از قرآن و انجیل، محبوب ترین و پرفروش ترین کتاب در طول تاریخ است که با روایتی طولانی و پرمایه، کودکان را تشویق به جذب مفاهیم فلسفی داستان می کند.
کتاب صوتی شازده کوچولو (The Little Prince) با خاطرات دوران کودکی خلبانی دوست داشتنی شروع می شود. هنگامی که او 6 ساله بود، در کتابی راجع به جنگل و حیوانات تصویر زیبایی از یک مار بوآ که حیوان درنده ای را بلعیده بود، دید. در کتاب نوشته شده بود که مارهای بوآ شکار خود را بی آنکه بجوند درسته قورت می دهند. بنابراین کودک شش ساله تصمیم می گیرد یک نقاشی از مار بوآ که حیوانی را قورت داده است بکشد.
پس از کشیدن نقاشی، وقتی او شاهکار خود را به آدم بزرگ ها نشان می داد کسی متوجه موضوع نمی شد و او سرشکسته می شود و نقاشی را کنار می گذارد. در ادامه نیز آنتوان از تجربه های شخصی خودش که زمانی در بیابانی گم شده بود، در این داستان استفاده کرده است، که ساختار اثر را باورپذیر و بی همتا می کند.
«شازده کوچولو» محبوب ترین کتاب قرن بیستم، با ترجمه به بیش از ۲۵۰ زبان و گویش و فروش بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه، پس از انجیل، بالاترین رکورد ترجمه به سایر زبان ها را داراست. از این کتاب که عنوان «کتاب قرن» را به خود اختصاص داده، به طور متوسط سالی یک میلیون نسخه در جهان به فروش می رسد.
داستانی که از کودک هفت ساله تا کهنسال هفتاد ساله می تواند با آن ارتباط برقرار کند؛ و در واقع در تمام فصول زندگی می توان آن را مطالعه کرد بدون این که تازگی اش را از دست بدهد.
ما در این کتاب با قرار دادن ترجمه انگلیسی مقابل فارسی، بر آن شدیم تا مخاطب علاوه بر زبان فارسی، با ادبیات زبانی نزدیک تر به زبان اصلی، داستان را مطالعه کرده و درک بهتری از آن داشته باشد.
«روباه گفت: تو هنوز برای من پسربچه ای بیش نیستی مثل صدها هزار پسر بچه دیگر و من نیازی به تو ندارم.
تو هم نیازی به من نداری. من برای تو روباهی هستم شبیه به صدها هزار روباه دیگر.
ولی تو اگر مرا اهلی کنی هر دو به هم نیازمند خواهیم شد.
تو برای من در عالم همتا نخواهی داشت و من برای تو در دنیا یگانه خواهم بود.
شازده کوچولو گفت: کم کم دارد دستگیرم می شود.
یک گلی هست که گمانم مرا اهلی کرده باشد.»
«آدم بزرگ ها ارقام را دوست دارند. وقتی با ایشان از دوست تازه ای صحبت می کنید هیچ وقت از شما راجع به آنچه اصل است نمی پرسند. هیچ وقت به شما نمی گویند که مثلا آهنگ صدای او چطور است؟ چه بازی هایی را بیشتر دوست دارد؟ آیا پروانه جمع می کند؟ بلکه از شما می پرسند: «چند سال دارد؟ چند برادر دارد؟ وزنش چقدر است؟ پدرش چقدر درآمد دارد؟» و تنها در آن وقت است که خیال می کنند او را می شناسند. اگر شما به آدم بزرگ ها بگویید: «من خانه زیبایی دیدم پشت بامش کبوتران…»، نمی توانند آن خانه را در نظر مجسم کنند. باید به ایشان گفت: «یک خانه صدهزار فرانکی دیدم!» آن وقت به بانگ بلند خواهند گفت: به به! چه خانه قشنگی!»
نظر دیگران //= $contentName ?>
عالیهه😍😍...
خیلی عالیه بود...
خیلی قشنگه اما فیلمش رو میتونید رایگان ببینید لازم نیست کتاب بخری...
عالیه...
عالیییییییییییییییییییی...
عالی بود...
عالیی......
عااالی...