کتاب صوتی ماجراهای روز برفی شامل 2 داستان می باشد
1- سوپ شگفت انگیز
تو یک صبح پائیزی جانی کوچولویِ ما که دو روز میشد سرما خورده بود از خواب بیدار میشه و میبینه که هیچ کسی خونه نیست، جانی گرسنش بود و هیچ غذایی هم برای صبحانه آماده نبود. همه صبحانه ی جانی رو فراموش کرده بودند. جانی داد زد و گفت: من غذا میخوام من گشنمه….
2- داستان آدم برفی
خورشید طلوع کرد تا خبر مهمی رو برای مردم بیاره. صبح خیلی ویژهای بود.
برف اومده بود و همه جا سفید پوش شده بود. اون روز همه ی مردم به شکل عجیبی شاد بودند. بچه ها خوشحال ترینشون بودن، بعد از اینکه صورتشون رو شستند و دندون هاشون رو مسواک زدن. صبحانه خوردند و رفتند تا بیرون بازی کنند. بعضی ها سورتمشون رو آوردند، بعضی ها اسکی و بعضی ها هم اسباب بازی مورد علاقشون رو.
تو میون همه یچند تا بچه داد میزدند آدم برفی آدم برفی، بیاین آدم برفی درست بکنیم…