قسمتی از متن کتاب:
«دهانش باز و لب هایش در گودی جوف دهان فرو رفته بود. گویی همه ی عالم را می بلعید.
چشمانش کمی از هم باز مانده، سرش قدری به عقب خم گشته و باز هم، چیزی در آن غرور بی انتهایش موج می زد. چنان که گویی مرد جوان تحلیف شاهانه را به جا می آورد.
گونه های متشنج و کشیده اش بر تمامی سرگذشت حزن انگیز مراد می خندید، انگار هنوز جز قصه های سلسله ی سرداران همه چیز برایش حکم سایه های غار افلاطون را داشت.
آواز قرون در اعماق تاریخ هم چون لشکر یأجوج و مأجوج در پشت دیواره ی فولادین بند مانده بود. بی تردید همه چیز در ماورای مطلق قندهار اتفاق می افتاد ...
کنگره :
PIR9006/خ2ب8 1388
شابک :
9789642431045