کتاب شوشو اثر سیدسعید هاشمی است و انتشارات کتابستان معرفت آن را منتشر کرده است.این کتاب نام یک مجموعه داستان است که نویسنده آن را برای نوجوانان نوشته است.این اثر درباره داستان های طنزی است که مشکلات و مسائل نوجوانان را بیان می کند و مناسب کودکان و نوجوانان است.
ابا همان جور که زبانش بیرون از دهانش بود و داشت دنبال موبایلش میگشت، گفت: «اون بنده خداها چه تقصیری دارن؟ مثلاً خواستن توی باغ عروسی بگیرن که به ما خوش بگذره. میدونی چهقدر پول دادن به صاحب باغ؟ آقا رضا میگفت سه برابر تالارهای داخل شهر پول گرفتن.» این را گفت و یکهو داد زد: «پیدا کردم! پیدا کردم!» تا این را گفت، من و مینا برای بار اول در عمرمان روی یک چیز توافق کردیم و هر دو باهم داد زدیم: «هورا ...!» مامان بدون اینکه خودش بخواهد، لبخندی روی لبانش آمد و گفت: «چه عجب! نصف عمر شدیم ...» بابا درحالیکه نیشش تا بناگوش باز شده بود، گوشی را از توی سیفون در آورد و گفت: «تینا بیا برو دستشو ...» هنوز کلمة دستشویی به طور کامل از دهانش درنیامده بود که تینا با گریه گفت: «مامان، من دستشویی کردم». لباس مهمانیاش که خیس شد، هیچ، فرش دستباف دوازدهمتری هم نصیبی از لطف تینا برد. گوشی توی دست بابا خشک شد. نزدیک بود دوباره بیفتد توی دستشویی. با وحشت گفت: «اوه ... اوه ... اوه ... حالا کی این فرش یوغور رو بشوره؟ کی بلندش کنه؟ کی ببره بالای پشتبوم پهن کنه؟» مامان با دست زد توی صورت خودش و گفت: «وای ... مرتضی میبینی چهکار میکنی؟ تمام زندگیم نجس شد. حالا چهکار کنم؟ مردهشور اون موبایلتو ببره. میذاشتی این بچه بره دستشویی، بعداً یه موبایل دیگه میخریدی.»