در این کتاب صحبت بر سر رنج های کور مادرزادی است که رفته رفته با دنیای خارج آشنا می شود و بدان انس می گیرد. برای او بساوایی حساس و شنوایی نازک سنج تنها وسیله شناخت شکل نزدیکان، مردم، جهان و طبیعت و حتی رنگ هاست. آرزوی دیدن جانش را می سوزاند ولی هنگامی رنجش می دهد که اشتیاق دیدار دلدار نازنین کاسه صبرش را لبریز می کند...