امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
21,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب فلیکس و سرچشمه نامرئی

کتاب فلیکس و سرچشمه نامرئی، اثری دیگر از اریک امانوئل اشمیت است که با ترجمه وحیده نعیم‌آبادی در کتابستان معرفت منتشر و وارد بازار شده است.

فلیکس پسر دوازده ساله‌ای است که با مادرش زندگی می‌کند. زنی که سال‌های سال، سرحال، پرجنب‌وجوش، کنجکاو، پرهیجان و بجوش بود. صدای ابریشمی و باصلابت و شکوفا داشت و با لهجه گرمسیری‌اش بلبل‌زبانی می‌کرد؛ اما حالا چیزی شبیه مالیخولیا او را در دام خود فرو برده بود.

روزی همه چیز او را به شگفتی وامی‌داشت. احساساتش فوران می‌کرد. همه‌چیز را دوست داشت. به بیشتر چیزها می‌خندید؛ ولی حالا هیچ اثری از آن زن باقی نمانده بود. فلیکس به دنبال راه چاره‌ای می‌گشت تا مادرش را درمان کند و همین هدف او را به آفریقا، سرزمین آباواجدادی‌ مادرش، کشاند؛ سرزمینی اسرارآمیز با افسانه‌هایی شنیدنی...

گزیده کتاب فلیکس و سرچشمه نامرئی

جیغ کشیدم. نمی‌توانستم تاب بیاورم که دایی آنچه را به آن افتخار می‌کردم، بی‌حرمت کند. پاریس، شهری که می‌توانستم در کوچه‌هایش که مانند هشت‌پایی به هر سو کشیده شده بود، گشت‌وگذار کنم. پاریس، پایتخت فرانسه. پاریس با خیابان‌هایش، جادۀ کمربندی‌اش، دوداندودی اش، راه بندان‌هایش، تظاهراتش، افسران پلیسش، اعتصاباتش، کاخ الیزه‌اش، دبستان‌هایش، دبیرستان‌هایش، راننده‌هایش که فریاد می‌کشند، سگ‌هایش که دیگر پارس نمی‌کنند، دوچرخه‌های تروفِرزش، کوچه‌های بلندش، سقف‌های خاکستری‌اش که کبوترهای طوسی‌رنگ را در خود پناه می‌دهند، سنگ‌فرش‌های براقش، آسفالت‌های فرسوده‌اش، فروشگاه‌های پرازدحامش، اغذیه فروشی‌های شبانه‌اش، ورودی های مترواش، بوی تند فاضلاب‌هایش، هوای جیوه‌ایِ پس از بارانش، گرگ‌ومیش صورتی رنگ آلوده‌اش، چراغ‌های نارنجی‌اش، جشن و خوش‌گذرانی‌هایش، پرخوری‌هایش، ولگردها و شراب‌خواره‌هایش و اما برج ایفل، بانوی بالابلند موقر، پرستار پولادینی که مراقب ماست. اگر کسی به او بی‌حرمتی می‌کرد، برایم واقعاً بی‌اعتبار می‌شد.

صفحات کتاب :
128
کنگره :
‭PQ۲۶۶۱‬
دیویی :
‭۸۴۳/۹۱۴‬
کتابشناسی ملی :
8435655
شابک :
‏‫‭978-622-7808-04-9‬‬‬‬‬
سال نشر :
1401

کتاب های مشابه فلیکس و سرچشمه نامرئی