سکّۀ شناخت شیخ احمد جام (440 536) دو رو دارد، رویی در افسانه و رویی در حقیقت. آنچه تاکنون بیشتر مورد پسندِ خاطر و نگاه اهل نظر قرار گرفته همانا وجه افسانه ای زندگی و احوال وی بوده است؛ شیخی برآمده از انبوه حکایات و افسانه های کرامات، صوفی ای قداره بند، شیخی تندخو و ستیزه جو و درویشی ستیهنده که جز پرخاشگری و توبه دادنِ مخالفان و خُم شکستن و خمخانه خراب کردن و ماجراجویی و بعضاً هوس رانی کاری و حرف و سخنی نداشته است.
در سوی دیگر، با شیخی برآمده از آثار و ظرافت هایی از حقیقت احوال او روبرو هستیم؛ عارفی مشتاق، شیخی روشن ضمیر و واعظی حقیقت جو که درد دین داشته و زیبایی طریقت را از منظر جاذبه های شریعت میسّر می دانسته. انذارها و خطاب ها و تحذیرهای وی برای هشدار غفلت زدگان و بیراهه رفتگان بوده و زندگی و تعالی را در «تو را دین و دانش رهانَد درست» باور داشته است.
جالب آن که نه حکایتِ احوال و کرامات شیخ سیمایی کامل از او را فرا رویِ خواننده قرار می دهد و نه مجموعۀ آثار و اشعار و مکاتیب وی می تواند حقیقتِ حال او را روشن سازد. مسلماً غالبِ حکایات و کرامات وی برآمده از ذهنیّت مریدان حکایت نویس و کرامت بافانِ اندک مایه بوده است، آنانی که فقط می خواسته اند شیخِ خود را در باور عامۀ کرامت جو و اسطوره خوی عصر خویش برکِشند؛ شیخی شگفت با کراماتی عجیب همچون ریاضت های خارق العاده، قلب جنس، شفای بیماران و معلولان و ... که البته هیچ نشانه و نمایه ای از این افعال و کرامات در گسترۀ آثار و اقوالِ وی دیده نمی شود و هیچ بند و نکته و مطلبی را نمی یابیم که بیانگر این خصالِ عجیب و کرامت مدار باشد.
بنا به همین منابع موجود، بین «شیخِ برآمده از مقامات» و «شیخِ آثار» فرسنگ ها فاصله است. حتّی داستان های تحوّل و دگرگونی احوال وی در نگاه و قلم کرامات نویسان چیزی است و در بیان و آثار شیخ چیزی دیگر. طبعاً این میزان فاصله و اختلاف در داستان ها و باورها عجیب است و برای اهل تحقیق و پژوهش نکته ای نیست که از آن بتوان آسان و سرسری گذشت.
کنگره :
BP۲۷۹ /ژ۹ج۱۶ ۱۳۹۵
کتابشناسی ملی :
۴۴۶۸۰۹۰
شابک :
978-964-426-900-4