کتاب راهبی که فراری اش را فروخت، نوشته ی رابین شارما و ترجمه ی زهرا افشار می باشد. این داستان زیبا توسط نشر آلاچیق کتاب منتشر و روانه ی بازار کتاب شده است.
رابین شارما را می توان یکی از مهم ترین نویسندگان، پژوهشگران و سخنرانان انگیزشی جهان دانست که تا به امروز کتابها و نوشته های بسیار ارزشمند و مفیدی را عرضه کرده است. شارما در کتاب هایش آموزش، خیرخواهی و بازگشت به انسانیت را به مخاطب خود هدیه می دهد. در حالی که بسیاری از سخنرانان انگیزشی فقط انسان را به حرکت کردن دعوت می کنند و راز موفقیت را در تلاش شبانه روزی می دانند، رابین شارما می خواهد راز موفقیت، ثروت و شادی واقعی را به مخاطب خود یاد دهد. سبک و سیاق شارما این گونه نیست که نکات و درس های موفقیت را مستقیماً به مخاطب خود بگوید. او همیشه مسائل را در قالب داستان بیان کند. همان طور که تجربه و مطالعات نشان داده، داستان سرایی خیلی کارآمدتر و اثربخش تر است و می تواند نتایج پایدار و ماندگارتری از خود به جای بگذارد.
راهبی که فراری اش را فروخت یکی از کتاب های رابین شارما، در تلاش است از طریق داستان، مخاطب خود را با مسائل مهمی روبرو کند و از ارزش واقعی زندگی با او سخن بگوید. در صورتی می خواهید یک تغییر اساسی در زندگی خود بدهید، مطالعه این کتاب عالی و درجه یک را از دست ندهید.
کتاب راهبی که فراریاش را فروخت، (The Monk Who Sold His Ferrari ) یک گنجینه بسیار ارزشمند و دوست داشتنی با موضوع شیوه رسیدن به موفقیت و شادی واقعی است.
این کتاب داستانی الهام بخش از تجربه های زندگی جولیان منتل وکیلی حاذق است که موفقیت های مادی زندگی او را از شناخت معنویت بازداشته اند. زندگی بی معنا و مادی گرایی او را به ورطه ی ناامیدی کشانده است. پس دل زده از این زندگی به ناگاه داستان زندگی اش را تغییر می دهد و شجاعانه به استقبال زندگی تازه ای می رود. او آموخته هایش از این سفر را در کتابی جمع آوری و به دیگران هدیه داده است تا آن ها نیز خودشان را برای داشتن زندگی ای پر از هیجان هدفمند و آرام آماده کنند.
شخصیت اول داستان کتاب راهبی که فراریاش را فروخت، فردی است که پس از مشغله ی فراوان دچار سکته ی قلبی می شود و برای یادگیری شیوه زندگی راهی هندوستان می شود. او در رشته کوه های هیمالیا وارد روستایی به نام سیوانا می شود و توسط راهبی به نام یوگی رامان مورد تعلیم و آموزش قرار می گیرد...
رابین شارما در سیزده فصل با عناوین زیر این داستان زیبا را روایت می کند:
فصل اول: بیداری از خواب غفلت، فصل دوم: مهمان مرموز، فصل سوم: دگرگونی معجزه آسای جولیان منتل، فصل چهارم: ملاقاتی جادویی با حکیمان سیوانا، فصل پنجم: دانشجوی معنوی حکیمان، فصل ششم: دانش دگرگونی فردی، فصل هفتم: مهمانی خارق العاده، فصل هشتم: برافروختن آتش درون، فصل نهم: هنر کهن خودرهبری، فصل دهم: قدرت انضباط فردی، فصل یازدهم: با ارزش ترین دارایی، فصل دوازدهم: هدف غایی زندگی و فصل سیزدهم: راز جاودانِ زندگی شاد
نسخه ی چاپی کتاب راهبی که فراری اش را فروخت را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید و از خواندن آن لذت ببرید.
جولیان توضیح داد که حکیمان با نگاه کردن به آب آرام دریاچه، خیال پردازی می کردند و رویاهایشان را به گونه ای می دیدند که گویی به حقیقت پیوسته است. مثلاً اگر رویایشان این بود که فضیلت نظم و انضباط فردی در زندگی شان رشد یابد، خود را به گونه ای تصور می کردند که به هنگام طلوع آفتاب از خواب برخواسته اند، بدون تنبلی تمرینات سخت بدنی خود را انجام می دهند و روزها را در سکوت می گذرانند تا اراده شان را افزایش دهند. اگر رویایشان داشتن شادی بیشتر بود، به دریاچه نگاه می کردند و خود را به گونه ای تصور می کردند که بی وقفه می خندند. هر زمان که خواهر یا برادرانشان را می دیدند، لبخند می زدند. اگر رویایشان شجاعت بود، خود را به گونه ای تصور می کردند که در زمان بحران و سختی با قدرت عمل می کنند.
• یوگی رامان یه بار به من گفت که در کودکی خودش رو باور نداشته، چون قدش از سایر پسر های هم سن وسالش کوتاه تر بوده. با اینکه از پشتیبانی و مهربانی و تأثیرات مثبت محیطی برخوردار بوده، خجالتی بزرگ شده. یوگی رامان برای درمان این ضعف به اون منطقه ی بهشتی می رفته و از دریاچه به عنوان تصویرساز شخصیتی کمک می گرفته که آرزو داشت باشه.
گاهی خودش رو یه رهبر قوی تصور می کرده با قامتی کشیده و با صدایی قدرتمند و مسلط. برخی روزها دوران کهن سالی ش رو مطابق رویاش تصور می کرده. حکیمی دانا و قدرتمند و دارای شخصیت درونی شگرف. به همین ترتیب همه ی فضیلت هایی رو که در زندگی آرزو داشته، اول بر سطح دریاچه می دیده. بعد از چند ماه یوگی رامان به همون کسی تبدیل می شه که در ذهن خودش تصور کرده بود. می بینی جان، ذهن از طریق تصاویر کار می کنه. تصاویر بر ذهنیتی که از خودمون داریم، تأثیر می ذارن و این ذهنیت بر احساس و عمل و موفقیت هامون تأثیرگذاره. اگر ذهنیتت این باشه که جوون تر از اونی که وکیل موفقی باشی یا برای ایجاد اصلاحات و داشتن زندگی بهتر خیلی پیری، هرگز به این اهداف دست نخواهی یافت. اگر این ذهنیت به تو بگه که داشتن یه زندگی غنی و هدفمند و سرشار از شادی و سلامتی فقط برای افرادیه که با تو فرق می کنن، این پیشگویی دست آخر به واقعیت تبدیل می شه. اما وقتی تصاویر امیدوارکننده و خلاقانه رو بر پرده ی ذهنت به نمایش می ذاری، اتفاقات شگفت انگیزی توی زندگی ت رخ می ده.
انیشتین می گه: «تخیل بسیار مهم تر از دانش است.» باید روزانه حتی چند دقیقه، رویاپردازی های خلاقانه انجام بدی. خودت رو اون جوری تصور کن که دوست داری. در مقام یه قاضی بزرگ، یه وکیل فوق العاده یا یه شهروند خوب برای جامعه.
کتاب راهبی که فراریاش را فروخت، یکی از بهترین و ارزشمندترین کتاب های رابین شارما محسوب می شود و محتوا و داستان آن به قدری جذاب و پرکشش است که پس از عرضه به بازار، فروش بسیار بالایی را تجربه کرد.
در واقع این کتاب همان شیوه ها و فرمول هی موفقیت را در قالب داستان توانسته به مخاطب انتقال دهد و از این طریق به صورت محسوس و قابل لمس و درک برای مخاطب در آورد.
نسخه ی الکترونیک کتاب راهبی که فراری اش را فروخت را می توانید از طریق نرم افزار فراکتاب دانلود کرده و سپس آن را در کتابخوان فراکتاب مطالعه کنید.
مشخصات کتاب راهبی که فراری اش را فروخت در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | آلاچیق کتاب |
نویسنده: | رابین شارما |
مترجم: | زهرا افشار |
تعداد صفحه: | 216 |
موضوع: | داستان خارجی، رمان خارجی، توسعه فردی |
قالب: | چاپی و الکترونیک |