اورزولا پریس، دختر ماکس فریش (1911-1991)، در سال 1943 در زوریخ به دنیا آمد و در رشته ی ادبیات تحصیل کرد. در سال 1966 سوئیس را ترک کرد و در کشورهایی چون سوئد، اسکاتلند، جنوب و شمال آلمان به عنوان مربی توان بخشی به ادامه ی تحصیل و کار پرداخت.
از او متون مختلفی در مجموعه های ادبی به چاپ رسیده است که آخرین آن با نام استانبول در ردیف آثار برگزیده ی اروپا در سال 2008 قرار گرفت.
***
آن ها که تمام تابستان را با هم تماس تلفنی داشته اند، یکدیگر را در ونیز ملاقات می کنند. تقریباً هیچ چیز از هم نمی دانند، اما به زودی معلوم می شود که در زندگی گذشته ی آن ها فصل اشتراک مصیبت باری هست: «آن زمان که اینگه بورگ باخمان همسر پدر آن زن ماکس فریش بوده، با آن مرد هم آشنایی داشته است.»
هرچه بیشتر در ونیز قدم می زنند، زن مطمئن تر می شود که او باید همان شبح دور از دسترسی باشد که پدرش از حسادت به او درهم شکسته بود.
آشنایی آن ها در ونیز پایانی مصیبت بار دارد. مرد می گریزد؛ از ترس افتادن در مخمصه، که بعدها هم خود به آن اعتراف می کند. و زن تمامی تصاویر خود را در «آینه های وجودش» که تا آن زمان، آن ها را استوار می پنداشته، در سقوط می بیند.
این «شرح وقایع» سند تأمل برانگیزی است از تلاش دختر برای دوباره و از دور نگریستن به رابطه ی دشوارش با پدر و بازگو کردن آن از زبان خود.
این داستان، واقعی و این کتاب، گویای واقعیاتِ بین دختر و پدر است.
کنگره :
PT2667 /ر96س7 1390
کتابشناسی ملی :
2283743
شابک :
9789642837007