سفرهای بسیار به هایدلبرگ

معرفی کتاب سفرهای بسیار به هایدلبرگ

کتاب سفرهای بسیار به هایدلبرگ، مجموعه داستانی است کوتاه و خواندنی از قهرمانانی که در ویرانه های آلمان بعد از جنگ، به جست و جوی معنایی دوباره برای زیستن هستند. شخصیت های اصلی این کتاب به مانند سایر آثار هاینریش بل زاییده جنگی خانمان سوز هستند که نویسنده از هیچ فرصتی برای نکوهش و مذمت آن دریغ نمی کند.

جنگ، دغدغه همیشگی نویسندگان در زمان جنگ و نویسندگان زمانِ پس از جنگ بوده است. برخی نویسندگان، خود در زمان جنگ حضور داشته‌اند و برخی دیگر نیز آثارشان را بر اساس شنیده‌ها و گفته‌های بازماندگان جنگ نوشته‌اند. هاینریش بُل یکی از نویسندگانی است که خودش در جنگ حاضر بوده و در بیشتر آثارش به جنگ و احوال مردمان زمانِ جنگ و پس از جنگ می‌پردازد.

گزیده کتاب سفرهای بسیار به هایدلبرگ

ستوان به ما گفت که استراحت کنیم، ما نیز چنین کردیم. در کناره‌ی جنگل قرار داشتیم و خورشید می‌درخشید. فصل بهار بود و همه‌ی چیز آرام و ما می‌دانستیم که جنگ به زودی به پایان می‌رسد. کسانی که توتون داشتند آن را روشن کردند و بقیه سعی کردند که کمی بخوابند. احساس خستگی می‌کردیم؛ چیزی نخورده و ظرف سه روز گذشته، چندین ضدحمله را انجام داده بودیم. پرندگان آواز می‌خواندند و هوا رطوبت ملایمی داشت و هوا به طرز اعجاب آوری آرامش بخش بود. 

ناگهان ستوان شروع به فریاد زدن کرد و داد زد: هی! سپس خشمگین شد و نعره کشید. سرانجام چون از کوره در رفته بود، با صدایی دورگه فریاد زد: تو، با توام! تازه در این زمان بود کسی را که ستوان سرش فریاد می‌زد، دیدیم. یکی از افراد در طرف دیگر جاده جنگلی نشسته بر زمین به خواب رفته بود. سربازی عادی با لباس خاکستری که بر درخت تکیه زده بود و خوابیده بود. لبخندی دلنشین بر چهره کک و مک دار سرباز خودنمایی می‌کرد و ما فکر می‌کردیم که این حالت، اعصاب ستوان را خرد خواهد کرد.