رابطه ی مادر و دختری ویژگی خاصی دارد. همان گونه که سیمون دوبوار در جنس دوم می نویسد: «دختر برای مادر، هم کپی خود اوست و هم فرد دیگری.»
شکل گیری احساس هویت در یک زن و نظر او راجع به جایگاهش در اجتماع، تا حد زیادی به ارتباط او با زنانی برمی گردد که الگوهای اولیه ی او در زندگی بوده اند، مانند مادر و مادربزرگ.
داستان های این مجموعه با محوریت این رابطه، تصویر روشنی از زنان در دوره ها و فرهنگ های مختلف ارائه می دهد. ماجرای همیشگی درگیری های زنان و انتخاب های آنان در قالبی گاه معمولی و گاه تکان دهنده ترسیم می شود و ارتباط بین مادران و دختران جوهر اصلی داستان هاست، مادرانی که در نقش سنتی خود ظاهر می شوند و در اغلب مواقع، آنچه را که خود تجربه کرده اند برای دخترانشان نمی خواهند.
در داستان صدای اقتدار، وقتی دختر با جاه طلبی مادرش مواجه می شود، با تغییرموضعی اساسی، عکس العمل نشان می دهد و در نهایت، مادر و دختر یکدیگر را به سمت رشد، استقلال و رفاقتی واقعی سوق می دهند. تمایل دختر به سرکشی، زمانی که هنوز به تأیید مادر نیاز دارد، در داستان روزی که آقای پریسکات مرد، به خوبی نشان داده شده است.
در داستان خیاط، نویسنده لحظه ای را ترسیم می کند که دخترِ کوچک با فکر کردن درباره ی خود ...
کنگره :
PR1307/5/ف2گ4 1389
کتابشناسی ملی :
1749192