نظر شما چیست؟

معرفی کتاب نیم مشت نمک

کتاب نیم مشت نمک، از مجموعه کتب شکرستان است و یک داستان جانبی را با شخصیت های معروف مجموعه شکرستان روایت می کند.

کتاب نیم مشت نمک به نویسندگی سید جواد راهنما، روایت‌گر خارکنی است که تصمیم می‌گیرد به جای خارکنی برود سراغ تجارت، اما در آخر داستان به دلیل فهمیدن اینکه هر کاری سختی‌هایی دارد پشیمان شده و به کار خودش خارکنی ادامه می‌دهد.

گزیده کتاب نیم مشت نمک

میرزا رمضان از چاه بیرون آمد و پاورچین پاورچین به راهش ادامه داد. جای دیگری از شکرستان مردی که دزد به خانه‌اش زده بود هوار می‌زد: «دزد! دزد! خونمو دزد زده!» یکهویی چشمش به میرزا افتاد که پاورچین، پاورچین راه می‌رفت. بعد به میرزا اشاره کرد و گفت: «حتما کار اینه. داره یواشکی در می‌ره. آی دزدا بگیرینش!» میرزا فرار کرد و مردم دنبالش دویدند.

 وقتی همه، از نفس افتادند میرزا گفت: «من دزد نیستم به خدا، سربازهای شاه گفتن آسته برو آسته بیا.». مرد هوار زننده گفت: «آخه کسی که خلاف نکرده این جوری راه نمی‌ره. سرتو بالا بگیر و با غرور راه برو» این طوری بود که میرزا سرش را بالا گرفت و به خانه رفت. زنش با دیدن او گفت: «ها! خوبه والا! سر بالا راه میری‌ها؟ درست راه برو ببینم..

صفحات کتاب :
32
کتابشناسی ملی :
3801673
شابک :
978-600-03-0082-1‬‭‬
سال نشر :
1394

کتاب های مشابه نیم مشت نمک