کتاب صوتی شش اثر کتابی پرمخاطب از چهرهی سرشناس ادبیات معاصر فرانسه «کریستیان بوبن» است. این کتاب، شامل 6 اثر از «بوبن» با عناوین «سلطهی خلا»، «نامههای طلایی»، «موزارت و باران»، «آشوبی از گلبرگهای قرمز»، «فاصله گرفتن از دنیا» و «مدح هیچ» میباشد که میتوان آن را اثری ادبی دربارهی مرگ، زندگی، طبیعت، عشق و کودکی دانست.
سبک بوبن، سبکی موجز و جملات او گاه بریده بریده و فاقد فعل است. با این وجود، مترجم سعی کرده است سبک نویسنده را حفظ کند، اگرچه ممکن است پارهای اوقات این سبک با سیاق نثر فارسی نزدیک نباشد که اکثرا عادت به نشو و حشر دارد. اما این شیوهی نوشتاری بوبن، دستکم در این چند کتاب، کاملا گویای ذهنی متفکر است که عمق افکارش در ایجاز و سادگی کلماتش نهفته است.
کریستیان بوبن در آوریل سال 1951 یعنی چند سال پس از جنگ جهانی دوم، در فرانسه در شهری کوچک به نام «کروزو» چشم به جهان گشود. پدرش طراح صنعتی کارخانهی «اشندر» بود و مادرش طرحها را کپی میکرد. بوبن از کودکی تنهایی را دوست داشت و شیفتهی کتاب و مطالعه بود. از اینرو، چندان علاقهای به مدرسه نداشت، زیرا مدرسه او را از خود، از پرسهزنیهای خیالپردازانهاش در ساعات و دقایق، دور میکرد.
او در مصاحبهای اعتراف کرده است که قادر به نوشتن دربارهی تجربههای کودکی نیست، اما مضمون کودکی نهتنها در اغلب آثار او جایگاهی بارز دارد، بلکه دستکم چهار کتاب وی ویژهی ادبیات کودک است. بوبن در دانشگاه به تحصیل فلسفه روی آورد، اما دورههای آموزشی دیگری را نیز بهعنوان مددکار روانی گذراند. او زمانی را با کودکان و دورهای را نیز با سالمندان طی کرد. انعکاس تجربیات این دوره را میتوان در لابهلای کتاب «احیا» یافت.
کتابهای بوبن را از اواخر دههی 1980 نخست انتشارات «فاتا مورگانا» و سپس انتشارات معتبر «گالیمار» چاپ و منتشر کردند. بوبن در سال 1991 یعنی یازده سال پس از چاپ اولین اثرش، با کتاب «پیراهن کوچک جشن» به شهرت دست یافت. او در سالهای 1991 و 1992 دو جایزهی ادبی برای کتاب «رفیق اعلی» که دربارهی قدیس فرانچسکوی آسیزی بود، دریافت کرد. به نظر منتقدین بوبن، نوشتههای او نه رساله در معنای کلاسیک آناند، نه شعر، نه رمان و نه نثر منظوم. سبک او در واقع قطعه نویسی است، یعنی مجموعهای از نوشتههای بریده بریده و به ظاهر پراکندهای که هریک میتواند سبکی خاص را دنبال میکند. تقریبا تمام نوشتههای او کوتاه و ماهیتی شعرگونه دارند. «آلیسون اندرسون» مترجم انگلیسی، آثار بوبن را به دلیل تاکیدی که بر والا بودن تنهایی، اندیشیدن و عشق دارند، به نویسندگان رمانتیک نزدیک میداند.
بعضی منتقدین فرانسوی بر جایگاه خاص ایمان در آثار او تاکید میکنند، اما ژرفای عرفانی و دگردوستانهی آثارش نیز انکارناپذیر است. آثار بوبن با عبور از دورهی تاریک بین سالهای 1985 تا 1987 دو قطب زندگی یعنی کودکی و پیری را به تصویر میکشند و جالب این که نوشتههای او برای کودکان به نیمهی دههی 1990 تعلق دارند، یعنی دورهای که نیروی شگفتانگیز ستایش زندگی و پشتسر گذاشتن افسوسهای گذشته آثار او را جان میبخشند. شخصیتهای بوبن سیمایی محو دارند و شیوهی پرداخت آنها شهودی و کند است و همین امر به خواننده مجال کشف میدهد، حتی اگر کشف، نامی گنگ با پژواکی دور باشد.
به گفتهی مترجم کتاب، این امکان وجود داشت که همواره این مجموعه از کتابهای بوبن را که همهی آنها خارج از چهارچوبی روایی، مجموعهای از تاملات شخصی وی در خصوص مرگ و زندگی، عشق، کودکی و طبیعت است، به صورت جداگانه منتشر شود. اما به نظر رسید انتشار آنها در یک مجلد این امکان را فراهم خواهد کرد تا مخاطب بتواند سیر تحول فکری و روحی وی را بهتر دنبال کند. در واقع دو اثر اول بوبن، یعنی «سلطهی خلاء» و «نامههای طلایی» از لحاظ حال و هوای فکری از چهار کتاب آخر متمایز هستند.
درواقع در دو کتاب اول این مجموعه به نظر میرسد بوبن دورهی فکری، روحی و احساسی تیرهای را میگذراند یا در حال گذار از تجربهی معنویای است که افت و خیزها و دشواریهای خود را داراست، در صورتی که در چهار کتاب آخر، که به لحاظ تاریخ انتشار هم نسبت به دو کتاب دیگر متاخرند، بوبن به نوعی آرامش رسیده، گویی راه پرپیچ و خمی را که میبایست طی میکرده، به پایان رسانده است. به هر تقدیر، بوبن که تحصیلاتش در حوزهی فلسفه است و هم مطالعات وسیعی در خصوص عرفان دارد، مکالمه با خود چه در سکوت، چه از راه نوشتن را نه تنها نشانهی ضعف عقلی و روانی نمیداند، بلکه آن را ارج مینهد و مانند پلی برای رهایی از روزمرگی و گذار به فراسویی زیباتر میپندارد.