کتاب بانک تهیدستان، اثر «محمد یونس» کارآفرین و اقتصاددان بنگلادشی است. این کتاب جزئیات زندگی او، سالهای تحصیلش و زمانی که به عنوان استاد در دانشگاه چیتاگونگ تدریس میکرد را به اشتراک میگذارد.کتاب بانک تهیدستان، داستان موفقیتآمیز مرد پرتلاشی است که بهترین راه را برای از بین بردن فقر در کشورش برگزید.
او پس از بررسیهای بسیار و همصحبتی با افراد موفق دیگر، به این نتیجه رسید که بانکی با عنوان «گرامین» تاسیس کند. گرامین در زبان بنگلادشی به معنای «کشاورز» است. در طول کتاب بانک تهیدستان شما با داستان زندگی شخصی و کاری یونس و همچنین اطلاعات بسیاری در مورد بانگ گرامین از ابتدا تاکنون آشنا میشوید او متوجه فقر شدید روستاییان اطراف خود میشود و تصمیم میگیرد یک بنیاد خیریهی غیردولتی به نام بانک «گرامین» تاسیس کند. ابن بانک توانسته است جهشی بزرگ در راستای فقر زدایی در بنگلادش باشد. ایدهها و تفکرات خلاقانهی محمد یونس، او را به یکی از متفکرین بزرگ جهان در حوزهی اقتصاد و مدیریت، تبدیل کرده است.
این کتاب در سیزده فصل به بررسی چالشهای پیش روی یونس و همکارانش در تاسیس بانک گرامین میپردازد. محمد یونس در کتاب صوتی بانک تهیدستان تجربیات خود در حوزهی حذف فقر در دنیای مدرن امروز و اتفاقاتی که موجب موفق و گسترده شدن این بنیاد شده است را با مخاطبانش به اشتراک میگذارد.
محمد یونس یک کارآفرین اجتماعی، بانکدار، اقتصاددان و رهبر جامعهی مدنی بنگلادشی است که در 28 ژوئن 1940 متولد شد. او سومین بچه از نه بچهی خانوادهی یازده نفره و مسلمانش بود. یونس در طول سالهای تحصیلش فردی فعال بود و در سال 1952 به غرب پاکستان، هند و بعدها به کانادا سفر کرد. او توانست دکترای خود را از دانشگاه واندربیلت ایالت تنسی دریافت کند و از سالهای 1969 تا 1972 به عنوان استادیار اقتصاد در همان دانشگاه به فعالیت بپردازد.
محمد یونس، توانست جایزهی صلح نوبل را برای تاسیس بانک «گرامین» و پیشبرد مفاهیم وامها و قرضهای کوچک از آن خود کند. این جایزه در سال 2006 به طور مشترک به یونس و بانک گرامین برای «تلاش جهت ایجاد توسعهی اقتصادی و اجتماعی از طریق وام های کوچک» تعلق گرفت. کمیتهی نوبل نروژ اعلام کرد که: « صلح پایدار نمیتواند به دست بیاید، مگر اینکه گروههای بزرگ جمعیتی راهی برای از میان بردن فقر پیدا کنند و در میان فرهنگها و تمدنها، یونس و بانک گرامین نشان دادهاند که حتی فقیرترین فقرا نیز میتوانند کار کنند و کارشان را توسعه بدهند».
یونس چندین جایزه ملی و بین المللی دریافت کرده است که میتوان به «نشان افتخار آزادی ریاست جمهوری» بالاترین جایزهی مدنی در ایالات متحده در سال 2009 و «مدال طلای کنگره» در سال 2010 اشاره کرد. در سال 2008 نیز او در رتبهی دوم «100 متفکر جهانی» در مجلهی «فارین پالیسی» قرار گرفت.
در فوریهی سال 2011، یونس به همراه ساسکیا بریستن، سوفی ایسنمان و هانس ریتز، موسسهی کسبوکار اجتماعی و طرحهای جهانی یونس (YSB) را تاسیس کرد. این موسسه جهت ایجاد و ترویج کسبوکارهای اجتماعی و به عنوان یک رویکرد بینالمللی برای این نوع کسبوکارها در کشورهای در حال توسعه آغاز به کار کرد. همچنین YSB خدمات مشاورهای برای شرکتها، دولتها، موسسات و سازمانهای غیردولتی را نیز ارائه میکند. (به طور کلی YSB (Yunus Social Business) یک صندوق سرمایهگذاری غیرانتفاعی است که کمکهای شهروندی را به سرمایهگذاری در کسبوکارهای اجتماعی پایدار تبدیل میکند.) در سال 2012 محمد یونس به عنوان رئیس دانشگاه «کالدونی کالسیو» در اسکاتلند انتخاب شد.
قبل از آن، او استاد اقتصاد در دانشگاه چیتاگونگ در بنگلادش بود. او تاکنون چندین کتاب مرتبط به کارهای مالی خود منتشر کرده است. او همچنین عضو هیئتمدیرهی بنیاد گرامین آمریکایی میباشد که از وامهای کوچک حمایت میکند. یونس در هیئتمدیرهی بنیاد سازمان ملل متحد نیز فعالیت میکند؛ این بنیاد یک خیریهی عمومی است که در سال 1998 توسط هدیهی یک میلیارد دلاری «تد ترنر» سرمایهگذار و خیّر آمریکایی برای حمایت از اهداف سازمان ملل متحد ایجاد شد. در ماه مارس سال 2011، دولت بنگلادش یونس را از موقعیت خود و سمتی که در بانک گرامین داشت، اخراج کرد و علت آن را محدود بودن سن او در چنین موقعیتی عنوان کرد!
بعضی از منتقدان ما این موضوع را مطرح کردهاند که مخاطبان روستایی، بسیار مطیع و فرمانبردار هستند و از این رو ما میتوانیم آنها را در پیوستن به گرامین تحت فشار و ارعاب قرار دهیم. شاید این موضوع، خود دلیل آن باشد که چرا ما در گرامین، فرآیند اخذ وام را آن قدر دشوار و چالشی تعریف کردهایم. در واقع، فشار کل گروه بر هر وامگیرنده از یک طرف و نگرانی آزمون از طرف دیگر، این نکته را تضمین میکند که در نهایت، تنها کسانی که حقیقتاً نیازمند پیوستن به گرامین هستند به عضویت بانک درآیند.
در واقع از نظر روستاییانی که در وضعیت مالی مناسبتری قرار دارند، این فرآیند دشوار معمولاً ارزش صرف این همه وقت و تلاش را ندارد (اگر هم باارزش محسوب شود، خود بانک این دسته از افراد را قبول نکرده و آنها را ملزم به ترک گروه میکند). برنامه «وام خرد» بانک گرامین، تنها و تنها به پیشگامانی دلیر و والا همت نیاز دارد؛ پیشگامانی که بدون شک، سرانجام به موفقیت دست خواهند یافت. هنگامی که همه اعضای گروه در آزمون قبول شدند، سرانجام روز آن فرا میرسد که یکی از اعضا، اولین وام را از بانک درخواست کند؛ وامی که به واحد پولی سالهای 1980 تا 1989، معمولاً در حدود 25 دلار بود؛ اما ناگهان وامگیرنده وحشتزده و ترسان میشود. زن نمیتواند آن شب بخوابد.
او دائماً با ترس ناشی از شکست دستوپنجه نرم میکند. او صبح هنگام باید برای دریافت وام خود به بانک مراجعه کند؛ اما تحت فشار ترس و استرس، تقریباً از این کار منصرف شده است. 25 دلار مسئولیت سنگینی برای اوست. چگونه قادر خواهد بود آن را باز پسدهد. در خانواده او، هیچ زنی تاکنون چنین مبلغی در اختیار نداشته است، اما ناگهان دوستانش را گرد خود میبیند؛ دوستانی که میخواهند به او اطمینان قلبی دهند و به او میگویند: «نگاه کن! همه ما نیز همچون تو باید این مسیر را طی کنیم. ما با همه توانمان از تو حمایت خواهیم کرد. ما دقیقاً برای همین در یک گروه قرار گرفتهایم. نترس! چراکه همه ما در کنارت خواهیم بود.»