کتاب روانشناسی زنان، نوشتهی کارن هورنای است که اولین بار در سال 1967 منتشر شد. دکتر هورنای در این کتاب ارزشمند، مشاهدات بالینی دقیق و آزمایشاتش هم در رابطه با نظریات خود و هم در رابطه با نظریات فروید را با مسائل مربوط به روانشانسی زنان گره می زند.
موضوعات به بحث گذاشته شده در این کتاب شامل سردی در رابطهی جنسی، مشکل موجود در آرمان تک همسری، مشکلات مادران، عدم اطمینان میان جنسیت ها، مازوخیسم زنانه و نیاز بیمارگونه به عشق میشوند. کارن هورنای در سراسر کتاب روانشناسی زنان، از تجربیات خود به عنوان یک درمانگر بهره می برد و همزمان، به شکلی مستمر به ارزیابی عوامل روانشناسانه در بافت نیروهای فرهنگی می پردازد.
با اینکه آگاهی ما از شکل هایی که عقده اختگی در زنان می تواند پیدا کند گسترده و گسترده تر شده است ( ۱۷۵) اما شناخت مان از ماهیت این عقده به مثابه یک کل به آن اندازه پیشرفت نداشته است. فراوانی داده های جمع آوری شده که امروزه با آن ها آشنایی داریم ماهیت قابل توجه این پدیده را در ذهن ما برجسته می کند به طوری که این پدیده به خودی خود به مسئله ای تبدیل می شود.
بررسی شکل های مفروض عقده اختگی در زنان که تا به حال مشاهده شده و استنتاج های تلویحی برآمده از آن ها نشان می دهد که تا به حال، ادراک غالب بر پایه مفهومی بنیادین استوار است که می توان آن را به اختصار به شرح زیر بیان کرد ( من عیناً سخنان آبراهام را در این زمینه نقل می کنم ) : بسیاری از دختران یا زنان موقتاً یا دائماً از نوع جنسیت شان رنج می برند. مظاهر زندگی روانی زنان که ناشی از اعتراض آن ها به زن بودن شان است به دورانی باز می گردد که...