کتاب شوالیه ناموجود ایتالو کالوینو اولینبار در سال ۱۹۵۹ منتشر شد. داستان این رمان در زمان حکومت شارلمانی موسس امپراطوری روم و جنگهای صلیبی میگذرد و درباره راهبهای است که اسراری را برملا میکند. این اثر یکی از سهگانههای نیاکان ما اثر ماندگار ایتالو کالوینو است.
ایتالو کالوینو در این رمان نمادین و طنز موضوعاتی همچون اخلاق جوانمردی و هویت را مطرح کرده و شخصیت اصلی داستان نمادی از مردانگی، پارسایی و وفاداری است. کالوینو با طنز ظریفش جنگهای صلیبی را هم در این اثر به سخره گرفته و از چشم و همچشمی مسیحی ها برای شرکت در نبردها انتقاد کرده است. از جمله لطیفه هایی که کالوینو در این داستان به کار میبرد این است که می گوید در نبرد میان مسیحیان و مسلمانان هر یک به جای درگیر شدن با هم، به گفتن ناسزا و فحش های رکیک به زبان خودشان اکتفا می کردند.
داستان کتاب درباره شوالیهای به اسم آژیلوف است که وجود خارجی ندارد. درواقع یک اراده و صدا از درون زرهای سفید است که دقیقتر و پرکار از جنگجویان دیگر است. آژیلوف که شوالیهای با اراده و کاردرست است زره خود را هنگام دفاع از راهبه داستان، به دست میآورد و این زره در ماجراهایی از فرانسه، انگلیس و شمال افریقا سر درمیآورد تا گواهی بر پاکدامنی زن راهبه باشد. شوالیه ناموجود داستان شباهتی به انسانها ندارد و عاری از هر نوع احساس نیاز است. ایتالو کالوینو این زره توخالی را جان داده و از او یک منتقد ساخته است.
ایتالو کالوینوی ایتالیایی نویسنده کتاب شوالیه ناموجود نویسندهای مبدع، نوآور بود که توانست از قید و بند سبکها رها شود. میتوان سبک خاص نوشتن او را چیزی بین سورئال یا پستمدرن دانست. کالوینو، برای نوع نگارش داستانهای کوتاهش شهرت بسیاری پیدا کرده است و او را یکی از مهمترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم میدانند. او در طول حیات ادبیاش در ژانرها و سبکهای گوناگونی از داستان کوتاه، رمان، مقاله و رساله علمی قلم زد. بارون درخت نشین، شوالیه ناموجود، کمدیهای کیهانی و ویکنت دونیمشده از آثار معروف این نویسندهاند.
در پای حصار سرخفام پاریس، ارتش فرانسه استقراریافته بود، قرار بود شارلمانی از اصیل زادگان دلاور سان ببیند. آنها درست از سه ساعت پیش در هوای دمکرده و کمی ابری بعدازظهر یک روز آغاز تابستان انتظار آمدن او را داشتند. افراد در زرههای رزمیشان، انگار توی دیگی که روی آتش ملایمی گذاشتهشده باشد، در حال پختن بودند. شاید هم در این صف تزلزلناپذیر شوالیهها، یکی از آنها تابهحال بیهوش شده و یا خیلی ساده به خوابرفته بود. ولی بههرحال زره پولادینشان همه آنها را به یک حالت روی زین اسب هاشان شقورق نگهداشته بود.
ناگهان صدای شیپور سه بار در هوای ساکن طنین انداخت. پرهای کلاهخودها، انگار در معرض وزش بادی که از درزی به بیرون دمیده قرارگرفته باشد به حرکت درآمد. صدایی شبیه زمزمه امواج دریا که تا آن موقع شنیده میشد، ناگهان قطع شد. البته این زمزمه چیزی نبود جز صدای خروپف بعضی جنگ جویان که شکاف فلزی کلاهخودشان آن را خفیف میکرد. سرانجام در آن دورها شارلمانی پیدایش شد! سوار بر اسبی بود که از اندازه طبیعی بزرگتر به نظر میرسید، ریشش روی سینهاش پهنشده و دستهایش را روی قلتاق زین گذاشته بود. او کارش یا حکمرانی بود و جنگیدن بود یا جنگیدن و حکمرانی، نه وقفهای در کارش بود و نه استراحتی.
از آخرین بازی که سربازانش او را دیده بودند، کمی پیرتر شده بود. مقابل هر اصیلزادهای که میرسید، اسبش را متوقف میکرد تا سراپای او را برانداز کند. خب ببینم، شما کی هستید؟ اصیلزاده دلاور فرانسوی؟ به لطف خداوند و بهافتخار شارل، پادشاه فرانسویان! شارلمانی جواب میداد: بسیار عالی زندهباد شوالیه وینی. خب ببینم، شما کی هستید؟ علائم خانوادگیتان به نظر آشنا میآید. او همه این فرماندهان را، از روی نقشها و علائمی که روی سپرهایشان داشتند، میشناخت و نیازی نبود خودشان را معرفی کنند، فقط رسم بر این بود که اصیل زادگان بهشخصه خودشان را معرفی کنند. شب نزدیک میشد! چهرهها از شکاف میان قسمت هواکش کلاهخود و چانهبند، دیگر بهخوبی تشخیص داده نمیشد.
هر کلمه و هر حرکت ازاینپس پیشبینی شدنی بود، مانند همه ماجراهای این جنگی که سالها طول کشیده بود. پادشاه جلو شوالیهای ایستاد که زری سراپا سفید به تن داشت، فقط حاشیهای باریک به رنگ سیاه اطراف زره دیده میشد، بهجز این، کوچکترین نقص و عیبی یا لکه و یا فرورفتگی در سراسر زره وجود نداشت. - درباره ایتالو کالوینو: ایتالو کالوینو نویسنده و داستاننویس مشهور ایتالیایی، در ۱۵ اکتبر سال ۱۹۲۳ در کوبا متولد شد. آنچه منتقدان اذعان داشتهاند سبک ایتالو سورئال و پستمدرن بوده است اما وی در مجموعه کتاب نیاکان ما نشان داد که در خلق اثر تخیلی مهارتی باورنکردنی دارد. ایتالو پدر و مادری گیاهشناس داشت به همین دلیل است که در تمامی نوشتههای وی میتوان رد پای طبیعت و گیاهان را بهخوبی حس کرد.