نظر شما چیست؟

معرفی کتاب مربا فروشی هالی و نلی

کتاب مربا فروشی هالی و نلی اثر گلوریا ویلن تقدیم به کودکان شیرین ایرانی.

گزیده ای از کتاب مربا فروشی هالی و نلی

ما در میشیگان شمالی زندگی می‌کنیم.
جایی که تو فصل زمستون اونقدر برف می‌باره که انگار زمین پتوی سفیدی روی خودش می‌ندازه و به خواب می‌ره. 

 اواخر ماه جون، من و مادرم تو جنگل روی زانو نشسته بودیم و از بین گل‌ها و گیاهان مختلف بدنبال پیدا کردن توت فرنگی وحشی بودیم.
اون‌ها اندازه‌ی ناخن انگشت کوچیک من بودن و من هر چقدر توت فرنگی می‌چیدم، نمی‌تونستم سبدی که همراهم بود رو پر کنم.
ولی سبد مامان دیگه تقریبا پر شده بود. 

 بعد از چند ساعت، هوا خیلی گرم شده بود.
بخاطر این که کل روز روی زانو راه می‌رفتم تا توت فرنگی پیدا کنم، زانوم هم درد گرفته بود. مورچه‌های قرمز هم رحمی نداشتن و دائما من رو گاز می‌گرفتن.

کتاب های مشابه مربا فروشی هالی و نلی