امتیاز
5 / 0.0
خرید چاپی
41,000
10%
ت 36,900
نظر شما چیست؟


دهخدا رستاخیز را این‌گونه تعریف کرده‌است:« برخاستن مردگان». رستخیز در عربی به معنای قیام است؛ قیام مردگان در روز محشر. عزا‌های برپا شده در ایام محرم نیز بی شباهت به این محشر نیست و صدای دمام و سنج پیچیده در شهر هم انگار صور اسرافیل است. انگار رستخیزی است در این دنیا؛ برای روح های مرده و در قعر تاریکی دفن شده‌. و این عشق و پیوند با حسین بن علی (ع) و روز عاشورا است که نور را در آن‌ها زنده می‌کند. کتاب رستخیز روایت هایی از تجربه های شخصی در این محشر هرساله است. صدای آنهایی است که در یک گوشه‌ی همین شهر و زیر پرچم‌ عزاها و تکیه‌های برپا شده توشه‌ای برداشته‌اند.

گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است

درباره مجموعه کآشوب نشر اطراف

کتاب رستخیز دومین عنوان از مجموعه کآشوب نشر اطراف است که بعد از « کآشوب» منتشر می‌شود. مجموعه‌ای که به قول خود ناشر بنا دارد اگر خدا بخواهد هر سال از منظری دیگر و آدم‌هایی دیگر به حال و هوای امروز ما و روضه‌ها نگاه کند. نوشته‌هایی است از رابطه بین آدم‌های این شهر با حسین بن علی (ع) و روز عاشورا. روایت‌هایی‌ است نه از زبان بزرگان بلکه از زبان آنهایی که شاید هر روز ببینیمشان. شرح عشق و پیوند محکمی است میان انسان های این دوران با حسین بن علی (ع) که راه رهیدگی را به همه نشان داد.

کتاب رستخیز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای همه کسانی که به جستار و روایات، کتاب‌های مذهبی و به طور کلی تمام کسانی که در پی نور حقیقت هستند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از متن کتاب رستخیز

آن تَرَکِ توی عهد، آن جِرِ توی قماری که باخته بودم، آن لحظه آمد. همان‌طور که خدا می‌دانست کنکور آن سال و آینده و زندگیم چقدر برام مهم بود ولی گذاشتمش روی میز و سرِ استرالیا باهاش شرط زدم، حسینِ علی هم می‌دانست من از وقتی چهل پنجاه سانتم بوده تا همان لحظه و تا همین الان صدای دمام چه کرده با جانم و یاخته‌یاخته‌ی اندامم. اصلاً همین چهار تا شبِ دمام و سینه‌ محرم، برابری می‌کند با همه‌ گرما و داغی و تنهایی و زجرهای زیستن در بوشهر. کوچه‌های بوشهر به شورانگیزترین شکل حضورشان درمی‌آیند آن شب‌ها. لذتِ زیستن تو بوشهر، ده یا چند ده برابر می‌شود. مردها مردتر و خوش‌فرم‌تر به نظر می‌آیند. بوی شوری دریا و عرق تن، وسطِ سینه، محشر می‌شود، بیداد می‌کند.

نگاه کردم به پاتیل‌ها که دور تا دور دیوار رو آتیش بخار می‌کردند و توی دلی گفتم «حسین» هیچ دیگر نگفتم. دلم نخواست رو بزنم بهش، چون او خبر نداشت میان من و خدا چه گذشته بود، چی داده بودم و چی گرفته بودم، و هر چی در ادامه می‌آمد جر زدن و بی‌شخصیتی بود. آن هم جلو خدا که کلاً جلوش معذب هستم. ممکن است به روت نیاورد ولی نمی‌خواستم توی دلش یک حس تفقد و دلسوزی و تصور این‌که آدم ضعیفی هستم که اصلاً نباید انتظاری ازش داشت به وجود بیاید و پای این بخشش‌ها و احسان‌های توی دعاها بیاید وسط. یعنی رابطه‌مان خیلی رابطه‌ی حجب‌وحیاداری است و آکنده از غرور. زیاد از هم چیزی نمی‌خواهیم.
خب من نمی‌توانستم به حسینِ علی این قضایا را بگویم. از جانب خدا هم مطمئن بودم که زبانش قرص است و نمی‌نشیند این‌جا و آن‌جا قضیه‌ی بازی با استرالیا و کنکور ریاضی را بکشد وسط. همین‌طور نگاه ماشالا کردم، نگاه ملاقه کردم، نگاه عمه‌م خدیجه که داخل بود کردم و باز گفتم «حسین».

خرید کتاب رستخیز

خرید این کتاب را در فراکتاب با تخفیف ویژه انجام دهید.

خرید کتاب رستخیز

مشخصات کتاب کآشوب 2 در جدول زیر آورده شده است:

مشخصات
ناشر: اطراف
نویسنده: جمعی از نویسندگان
تعداد صفحه: 212
موضوع: بیست و چهار روایت از روضه‌هایی که زندگی می‌کنیم
قالب: چاپی با تخفیف ویژه
صفحات کتاب :
212
دیویی :
8فا3/6208
شابک :
9786226194075
سال نشر :
1400

کتاب های مشابه رستخیز