نظر شما چیست؟
کتاب صوتی آویشن قشنگ نیست اثر حامد اسماعیلیون، مجموعه ای از شش داستان مستقل است که هر کدام یک راوی دارد. پنج مرد و یک زن جوان از نسل سوخته که کودکی و نوجوانی خود را در دهه 60 و پیامدهای جنگ هشت ساله گذرانده اند.

کتاب آویشن قشنگ نیست در سال ۱۳۸۸ برنده ی نهمین دوره ی جایزه ی بنیاد هوشنگ گلشیری در بخش بهترین مجموعه داستان اول شد، هم چنین در جایزه ادبی روزی روزگاری در همان سال مورد تقدیر قرار گرفت.

در داستان کتاب آویشن قشنگ نیست وجه اشتراک تمامی شخصیت ها محله ای است که همگی ساکن آن بوده اند و از همین رو داستان هایشان در نقاطی با هم تلاقی می کند و مجموعاً یک داستان کلی را می سازند.

داستان رضا درباره ی پسری است که در دانشگاه تهران پزشکی می خواند، او با تلاش پسرعمویش شاهو از تهران به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انتقالی می گیرد و با پول فروش قبولی اش یک خودروی رنو می خرد. او با رفقایش مازیار و بهزاد از دانشگاه به سوی شهر می آید و دوستانش او را به تعقیب ماشین دخترهای همکلاسی که سابقاً با آن ها دوست بوده اند تشویق می کنند.

رضا تصادف می کند و در این تصادف کشته می شود. داستان از زبان رضا در درون قبر روایت می شود که هشت سال پیش مرده است. او در این داستان به رقابت عشقی اش با نیما بر سر نیلوفر می پردازد و نامه نوشتن های بی جوابش به نیما را شرح می دهد.

داستان دوم درباره ی مهدی است که پدرش ستوان دوم تویسرکانی، در جنگ ایران و عراق کشته شده است، با دختری به نام لیلا دوست است و با هم قصد فرار از ایران را دارند. لیلا با قاچاقچی ای به نام عزیز دوست شده و از ایران خارج می شوند و مهدی را به بهانه ی آماده نشدن پاسپورت جعلی اش در ترکیه جا می گذارند. مهدی در مرز کرواسی گلوله می خورد و در حین فرار کشته می شود.

داستان سوم درباره ی بهادر است که خانواده اش وضعیت اقتصادی ضعیف تری نسبت به سایر خانواده ها دارند. نویسنده وی را با ویژگی های شخصیتی یک لمپن همچون اعتیاد به تریاک ترسیم می کند. او که در نوجوانی عاشق نیلوفر، دختر بزرگ سرهنگ بوده است، اکنون محبت آویشن دختر کوچکتر سرهنگ ملکی را در دل احساس می کند.

بهادر داستان خود و عشقش به آویشن را در فضای مراسم ختم سرهنگ روایت می کند. سرهنگ ملکی که یک ارتشی بوده است و خانواده ی وی از سایر خانواده ها متمول تر و اشرافی تر است، خود را پیش از موعد بازنشست کرده تا به رژیم جدید خدمت نکند. بهادر به سبب وضعیت مالی و اجتماعی خود نمی تواند عشقش به آویشن را مطرح کند.

داستان چهارم درباره ی اهورا همتی است که از کوچه ی دولتشاهی رفته است، اکنون همانند پدرش یک بساز و بفروش شده و در شمال ایران زندگی می کند. اهورا که با نیلوفر ارتباط دارد، پس از ازدواج وی به دنبال به دست آوردن آویشن است و مدام به تلفن او زنگ می زند، اما مردی در پاسخ می گوید که خط مزبور واگذار شده است. اهورا به این مرد که کسی به جز دکتر ناصر، شوهر نیلوفر نیست راز رابطۀ عاشقانه اش با نیلوفر در دوران نوجوانی را فاش می کند.

داستان پنجم درباره ی نیلوفر است که عشق از دست رفته ی پسرهای کوچه است، دختر بزرگ سرهنگ ملکی است و اکنون همسر دکتر ناصر است. او در حالی که برای خواهر کوچکترش آویشن درد و دل می کند، داستان چگونگی ارتباط عاشقانه اش با اهورا پسر آقای همتی را که در یک روز بمب باران شهر کرمانشاه آغاز شده، شرح می دهد. این ارتباط اکنون زندگی او و همسرش دکتر ناصر را تحت تأثیر قرار داده است. آویشن در این داستان دختری هجده ساله و در سن ازدواج و ورود به دانشگاه تصویر می شود.

داستان آخر درباره ی نیما است که به صورت یک نامه در پاسخ به نامه های رضا روایت می شود، در شرایطی که از مرگ رضا بیش از هشت سال می گذرد و این نامه قطعاً به دست وی نخواهد رسید. نیما که تنها فارس زبان کوچه است، به آمریکا مهاجرت کرده است، در سن هوزه آپارتمان کوچکی دارد که آن را اجاره داده و خود در ایالت دیگری زندگی می کند و به همین دلیل از نامه نگاری های رضا بی خبر بوده و با تأخیر بدان پاسخ می دهد. نیما که ظاهراً از فکر عشق دوران نوجوانی اش به نیلوفر و نامه نگاری عاشقانه اش به وی بیرون آمده، با زنی تهرانی به نام نازنین ازدواج کرده و قرار است به زودی صاحب یک فرزند دختر بشود. نیما نام دخترش را آویشن می گذارد.

حامد اسماعیلیون، داستان نویس ایرانی و از نسل نوی نویسندگان ادبیات فارسی است. وی متولد ۲۱ اسفند ماه ۱۳۵۵ در کرمانشاه است. او دوره ی کودکی و نوجوانی را در همین شهر گذرانده و از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۹ در تبریز به تحصیل در رشته ی دندانپزشکی مشغول بوده است. پس از آن مدتی در گلستان و مازندران و در نهایت به مدت هفت سال در تهران زندگی و کار کرده است. اسماعیلیون در سال ۱۳۸۹ به همراه خانواده به کانادا مهاجرت کرده است و هم اکنون در شهری کوچک به نام هانوور در دو ساعتی تورنتوی کانادا زندگی می کند.

مهم ترین فعالیت های ادبی اسماعیلیون پس از پایان تحصیلات دانشگاهی اش انجام شده است. او به مدت ده سال در وبلاگ «گم شده در بزرگ راه» می نوشت که گرچه اکنون مدتی ست این وبلاگ به روز نمی شود اما هنوز برخی از نوشته های آن وبلاگ در نشریات پزشکی و دندانپزشکی منتشر می شود. مجموعه داستان ها و رمان های او عبارتند از: آویشن قشنگ نیست، قناری باز، دکتر داتیس و گاماسیاب ماهی ندارد.
صفحات کتاب :
47
کنگره :
PIR7953‭‬ ‭/س9872‏‫‭آ8 1392
دیویی :
8‮فا‬3/62
کتابشناسی ملی :
2242151
شابک :
978-964-3804-15-2
سال نشر :
1392

کتاب های مشابه آویشن قشنگ نیست