نظر شما چیست؟
کتاب صوتی عدل نوشته صادق چوبک داستان کوتاهی در مورد اسب بیچاره ایست که زیر بار درشکه دست و پاهاش شکسته و رهگذران هر کدام یه نظر برای نجات اسب بیچاره می دهند بدون اینکه هیچ اقدامی عملی انجام بدهند.

اکثر داستان های صادق چوبک حکایت تیره روزی مردمی است که اسیر خرافه و نادانی و پایبند به مذهب خویش هستند. از آثار مشهور وی می توان مجموعه داستان انتری که لوطی اش مرده بود و رمان های سنگ صبور و تنگسیر را نام برد.

در قسمتی از کتاب صوتی عدل می شنویم:

بخار تنکی از سوراخ های بینی اسب بیرون می آمد. از تمام بدنش بخار بلند می شد. دنده هایش از زیر پوستش دیده می شد. روی کفلش جای یک پنج انگشت گل خشک شده داغ شده بود، روی گردن و چند جای دیگر بدنش هم گلی بود. بعضی جاهای پوست بدنش می پرید. بدنش به شدت می لرزید. ابدا ناله نمی کرد قیافه اش آرام و بی التماس بود. قیافه یک اسب سالم را داشت، با چشمان گشاد و بی اشک به مردم نگاه می کرد.

کتاب های مشابه عدل