امتیاز
5 / 5.0
خرید الکترونیکی (TEXT)
مطالعه در اپلیکیشن فراکتاب
ت 26,000
خرید چاپی
65,000
15%
ت 55,250

نظر دیگران

نظر شما چیست؟
رمان چهارده جلدی «جاده جنگ»، از روز سوم شهریور 1320 و ماجرای هجوم روس ها به کشور از شمال شرقی خراسان به ایران و اشغال کشور توسط متفقین آغاز می شود و با پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به اتمام می رسد؛ این کتاب واقعه 15 خرداد 1342، فعالیت مبارزاتی گروه های اسلامی، تظاهرات مردمی، پیروزی انقلاب اسلامی، خرابکاری گروهک های ضد انقلاب در کردستان و جنگ هشت ساله عراق علیه ایران را به تصویر کشیده شده است.
شخصیت اول این مجموعه یک سرباز وظیفه ژاندارمری با نام «سیدرضا شریفی» است که وقایع دهه 30 از زبان او بیان می شود. سیدرضا 35 سال از کشور خارج می شود و به این بهانه در قسمتی از رمان حضور ندارد و دوباره در روزهای آغاز جنگ تحمیلی، به خرمشهر می رود و مجدداً به داستان بازمی گردد.
رضا همراه با قوای روسیه به شاهرود رسیده بود. این پایان جلد نخست «جاده جنگ» بود و حالا جلد دوم از آن جا آغاز می شود که روس ها از شاهرود به سمت عشق آباد در حرکت اند و ردیف کامیون هایشان از جاده بینالود می گذرد. مردم بینالود هم رضا را به خاطر «شوفری برای دشمن» لعن و نفرین می کنند.
منصور انوری اما رضا را تنها می گذارد و می آید به سراغ تیمور دوست رضا و از آن جا نقبی می زند به گذشته تاجی، همسر تیمور. بعد دوباره پای مرگان به میان می آید که در جلد اول رمان، به عنوان تیرانداز مرموز و ناپیدای ایران شناخته شده بود. بعد هم پلی در سر راه کامیون های روس منفجر می شود و یکی از کامیون ها به هوا می رود. همه گمان می کنند که باید کار مرگان باشد؛ اما رضا که برق دوربین را دیده، می داند که بمب گذاری در کار نبوده و مرگان از راه دور راننده کامیون را زده است، او هم با بار تی ان تی سقوط کرده در رودخانه و ماشینش منفجر شده.
رانندگان روس شک و شایعه کرده اند که مرگان همان تیمور است. دوره کمبود شکر هم هست و فراوانی خشونت.
در همین ایام رضا به بینالود برمی گردد؛ با نقشه ای در سر. به همین خاطرسراغ دوست قدیمی اش گل مراد می رود تا به او کمک کند. اما در انجام نقشه اش هم شک دارد؛ چراکه رابطه ای کمرنگ بین او و ستوان عالیه، افسر روس مسلمان، شکل گرفته است و می ترسد این نقشه به عالیه لطمه بزند. از سویی دیگر، ستوان پتروویچ خشن و مکار به رضا شک کرده است. پتروویچ که به سختی کینه مرگان را به دل دارد قلعه حسن را منفجر می کند تا محلی ها خیال کنند کار مرگان بوده است. بعد هم پای سید فاروجی به میان می آید که مردی مرموز است با قدرتی مافوق تصور.
از سوی دیگر، دلدادگی رضا و ستوان عالیه بی آنکه به زبان بیاورند، گسترده تر می شود. نهایتا عالیه فرار می کند. رضا هم همین کار را می کند تا پس از طی لحظاتی نفسگیر به همدیگر برسند. آن ها در هیات کولی ها وارد شهر می شوند و جلد دوم «جاده جنگ» تمام می شود.
صفحات کتاب :
186
کنگره :
‫PIR7962‭‬ ‭/ن83‫‭ج2 1389
دیویی :
‫‭8‮فا‬3/62
کتابشناسی ملی :
1665022‬
شابک :
978-964-506-712-8
سال نشر :
1389
شابک دیجیتال :
978-600-03-2294-6

کتاب های مشابه جاده جنگ جلد 2