... شوهر کرد و رفت، سه ماه بعد برگشت، خیلی زود مطلّقه شد خواهرم، پد رم کتکش می زد ، البته پد ر همه را کتک می زد ، بیشتر ماد رم را، حتی یک روز من را هم زد که الحمد الله همان روز مُرد ...
... ساعت ده با آقای سعادت قرار دارم، آژانس املاک سعادت، من هم اعتقاد دارم که پس انداز، سراب فقرا است، ولی با همین سراب کارمندی بود که خانه ای 60 متری خریدیم، خانه ای که خانه ی خودمان است و خانه ی صاحبخانه های بداخلاق و بی انصاف نیست، بعد از آن باید بروم بیمه، شب را هم باید بروم ایستگاه راه آهن، امشب قرار ...