دهشت و مرگ همواره در پهنه ای گسترده می خرامیدند. پس چرا باید برای داستانی که می گویم تاریخی مشخص کنم چنین نخواهم کرد . گذشته از این دلیل دیگری نیز برای پنهان کاری دارم . کافیست بگویم که در دوره ای که از آن سخن می گویم در سررزمین مجارستان باوری دیرین به تناسخ وجود داشت . درباره خود این اصول چیزی نمی گویم. اما تأکید میکنم که بسیاری از ناباوریهای ما ناشی ازآن است که دیگر نمی توانیم تنها باشیم. اما در خرافه مجار نکاتی بود که به تندی به مرز پوچی می گرایید ...