امتیاز
5 / 4.3
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
5,850
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
9,000

نظر دیگران

نظر شما چیست؟

معرفی کتاب صوتی خانه ام همین جاست 

کتاب صوتی خانه‌ام همین جاست به قلم گلستان جعفریان، به روایت مقطعی حساس از زندگی یک دختر خرمشهری می‌پردازد که موقعیت خاص او باعث می‌شود تا رفتارهایی از خود نشان ‌دهد که در حالت عادی غیر منتظره است. کتاب صوتی خانه‌ام همین جاست در هفت فصل تدوین شده است.

افسانه قاضی‌زاده که در این اثر به روایت داستان زندگی‌اش می‌پردازد از دوران انقلاب و پخش اعلامیه شروع می‌کند و سپس جنگ را به تصویر می‌کشد. او به محض شروع جنگ، به یاری مجروحان در بیمارستان شهر رفته و از آن‌جا برای غسل و کفن شهیدان به قبرستان جنت‌آباد می‌رود.

در روزهای سخت و دشوار حمله عراق به خرمشهر و در شرایطی که اغلب زن ها شهر را ترک کرده اند، افسانه دختر 18 ساله خرمشهری همراه پروانه و محمدجواد خواهر و برادرش در شهر می‌ماند و کار رسیدگی به مجروحان را شروع می کند.

خانواده او سوار بر وانتی پر از جمعیت همسایه ها شهر را ترک می کنند، اما او حاضر به ترک شهر نمی شود و مسجد را برای امدادرسانی انتخاب می کند. او سپس برای کمک به مجروحان به بیمارستان شهر می رود و از آنجا به قبرستان جنت آباد رفته و مشغول غسل و کفن شهیدان می شود. در آنجا با صحنه های دردناکی مواجه می شود که تا به حال نه دیده و نه شنیده است، پس به مسجد جامع شهر می رود و مشغول تدارکات می شود و مدتی را هم در بیمارستان در اتاق عمل مشغول به خدمت می شود.

افسانه در کتاب خانه ام همین جاست از خاطرات دوران جنگ می گوید، از مجروح ها، کشته ها و شهیدان، زنان و مردان و کودکان بی پناه. او از وضع بهداشت و تغذیه و اسکان جنگ زده ها هم می گوید. قاضی زاده روای عینی سختی هایی است که طی 34 روز بر مردم خوزستان رفته است. به گفته منتقدان نسبت به دیگر آثار منتشر شده این حوزه دارای ایجاز بوده و همچنین روایتی صریح و جذاب دارد.

گزیده کتاب صوتی خانه ام همین جاست 

«حضور این دختر جوان در جنت آباد (قبرستان) خرمشهر که برای کمک به شست و شو و کفن و دفن اجساد شهدای شهر رفته است، از صحنه‌های تکان دهنده و تاثیر گذار خاطرات وی محسوب می‌شود: «توی عمرم این همه مرده ندیده بودم. جلوی غسالخانه صد‌ها جسد را دایره وار روی هم ریخته بودند و اطرافشان را زنجیر کشیده بودند تا کسی نزدیک نشود. 

هر ماشینی هم کشته می‌آورد، روی آن‌ها خالی می‌کرد. خیلی‌ها شناسایی شده بودند و جسدهای زیادی هم مانده بود تا خانواده‌ها بیایند و کشته‌هایشان را دفن کنند. نزدیک غسالخانه مردم جمع شده بودند و همه منتظر بودند که شهیدشان را غسل و کفن کنند و بدهند بیرون. آن وقت هرکس جسد عزیزش را بر می‌داشت و برای دفن می‌برد.»

صفحات کتاب :
115
کنگره :
‫‭DSR1629 /ق17‫‬‮‭ج7 1393
دیویی :
‫‬‮‭‬‭955/0843092
کتابشناسی ملی :
3716858
شابک :
‭978-964-506-361-8‬‬‬
سال نشر :
1393
شابک دیجیتال :
978-600-03-1973-1

کتاب های مشابه خانه ام همین جاست