این نمایشنامه مربوط میشود به داستان زن و مردی که بچهدار نمیشدهاند. این دو تصمیم میگیرند به نزد پزشک گیاهی بروند تا درمان شوند. پزشک گیاهی به این دو، عصاره مارماهی میدهد که با خوردن آن مشکلاتشان برطرف شود. با خوردن عصاره مارماهی دو فرزند پسر دوقلو به دنیا میآید که یکی از آنها سالم و دیگری دیوانه و لال است. این نمایشنامه داستان این دو برادر است. یکی از برادرها سرهنگ است و جنایتهای زیادی را مرتکب شده است و برای سر او جایزه گذاشتهاند، برادر دیگر هم دیوانه است. برادر سالم ابتدا تصمیم به خودکشی میگیرد که برادر دیوانه مانعش میشود و در اینجا گفتوگوهایی بین این دو برادر صورت میگیرد. برادر سالم قصد فریب برادر دیوانه خود را دارد و سعی میکند که او را وادار به خودکشی کند که خود به جای آن برادر دیوانه باشد و جایزه هم دریافت کند. در این میان زنی وارد ماجرا میشود و بهکلی ماجرا تغییر میکند. گزیده متن این چیزها رو توی دفتر خاطرات مادرمون خوندم، شعر مار و ماهی تقدیم شده به من و تو، خوش بحالت که سواد نداری و اون رو نتونستی بخونی، اگر تو بدنیا نیومده بودی، با اومدن تنها من همه اختلافات اونها تموم میشد...
کنگره :
PIR8171/الف5345م2 1387
شابک دیجیتال :
978-600-03-2620-3