امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
10,400
نظر شما چیست؟
قطار به ایستگاه نزدیک می شد. لوکوموتیو سوتی کشید و سرعتش را کم کرد. تعداد ریل ها زیاد شد، ریل ها همدیگر را قطع می کردند و در جهت های متفاوت گسترده می شدند. پیش از آنکه قطار بایستد هم سفر کمال رفت به طرف در و پرید بیرون .
مرد داد زد: «اگر نمی خواهی گیر بیفتی بهتر است خودت را پنهان کنی .» و دست های مودارش را تکان داد و در میان جنگل کنار خط آهن ناپدید شد.
قطار در خط اصلی نبود و کمال هیچ اثری از آدم زنده نمی دید، ولی سر و صدای باز و بسته شدن درِ واگن ها را می شنید.
کنگره :
PZ1‫‭/ر876س‌7 1387‮‬‭‮‬
دیویی :
808/831
کتابشناسی ملی :
م‌85-367
شابک :
‫‭978-964-506-197-3
سال نشر :
1387
شابک دیجیتال :
978-600-03-2595-4
صفحات کتاب :
‫208

کتاب های مشابه سفر دور دنیا