شهریار، شاعر پرآوازه ی آذربایجان در قلمرو ادب و فرهنگ ایران، از چنان اعتبار و خلّاقیت شگفت انگیز هنری و مرتبه ی والای سخن سرایی برخوردار است که در پهن دشت سرزمین ایران کمتر جایی را می توان یافت که نام و نشانی از سروده ی او نباشند. و شمار اندکی از مردم باسواد را می توان دید که بیتی، قطعه ای و غزلی از شهریار را بر لوح خاطر نسپرده باشند. و این نشانه ای از نفوذ معنوی کلام شاعر بر سراچه ی دل آشنا و بیگانه است.
محمد حسین بهجت تبریزی متخلّص به شهریار، با منظومه ی حیدربابایه سلام و اشعار ترکی خود شهرت جهانی یافت، و توجّه شاعران و نویسندگان جهان را به سمت خود معطوف کرد.
شهریار از روستای «خشکنا» در بخش «قره چمن» آذربایجان برخاسته، و در آغاز نوجوانی سرنوشت، وی را برای ادامه ی تحصیل به تهران کشانید. او شاهد فرهنگ و آداب و رسوم متفاوت تر در تهران بود. و شاعر جوان ما به اقتضای طبیعت جوانی و جاذبه ی تبلیغیِ ظاهر فریبانه ای که دست اندرکاران سیاست های استعماری راه انداخته بودند، به سروده هایی پرداخت که گرچه در باطن، انگیزه ای جز شور و شوق اصلاح طلبی نداشت، لیکن خود، سال ها بعد به سان هر آدم منصفی بر منقصت چنین نوشته ای انگشتِ ایراد نهاد.
کنگره :
PIR8129/م3د8 1388
شابک :
978-600-5559-09-5
نظر دیگران //= $contentName ?>
بهتر از این نمیشد به شدت توصیه میشه...