در مسیر تفکرات بشر، انسان همیشه در جمع معنا می یافته و به عبارتی اصالت به جامعه داد می شده است. به طوری که در اندیشه های افلاطون و ارسطو انسان به عنوان یک موجود فردی ارزش چندانی نداشته و شأن و منزلت او تا آنجاست که بیشتر پیرو ارزش ها و هنجارهای جامعه باشد.
این اندیشه تا قبل از اسلام تفکری غالب بوده است اما با ظهور اسلام این تفکر شکسته شد و انسان ها وارد عرصه ای شدند که برای آنها به عنوان موجود فردی ارزش بسیاری قائل بود. به تعبیری دین اسلام ابتدا برای انسان ها اخلاق فردی وضع کرد و پس از آن به ایجاد اخلاق اجتماعی پرداخت. چنانچه رسول اکرم(ص) می فرمایند: «من برای تکمیل مکارم اخلاقی مبعوث شده ام».
اخلاق فردی مسئولیتی را بر دوش افراد قرار می داد که اعمال یک فرد وابسته به دیگری نبود و هر کس مسئول عمل خویش بود. لذا مسئولیتی تحت عنوان «مسئولیت فردی» و اصلی تحت عنوان «اختیارمندی و آزادی» مطرح گردید که احکام اسلامی اموری ناظر بر آنها محسوب می شد...
کنگره :
BF575 /ق2د2 1394
شابک :
978-964-8007-91-6