از وقتی جمع آوری خاطرات رزمندگان دفاع مقدس آغاز شد، جای خالی خاطرات خلبانان حاضر در جنگ تحمیلی احساس می شد، اما این گروه گویی تمایل چندانی برای بیان خاطراتشان نداشتند؛ تا اینکه پس از سال ها سکوت، تلاش های دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری به بار نشست و محمد غلامحسینی خلبان آزاده این سکوت را شکست. او اولین کتاب از مجموعه خاطرات خلبانان با عنوان «مهمان صخره ها» را روایت کرد.
توصیف های دقیق و هیجان انگیز این خلبان از تعقیب و گریزهای هوایی در آسمان که بخش نسبتا زیادی از کتاب را تشکیل می دهد، از جذابیت های خاص این کتاب است و لحظات فرود اضطراری و سوختن هواپیمای این خلبان از قسمت های پر استرس این کتاب برای خوانندگانش به شمار می رود.
همچنین راوی این کتاب خاطره، اطلاعات خوبی از دوران اسارتش به دست دموکرات های کرد ارائه می دهد و رفتارهای تند، نامعقول و غیر انسانی این افراد را بیان می کند.
اتفاقاتی که برای این خلبان از ابتدای تحصیل در تهران و آمریکا و سپس حضور در جنگ تحمیلی و اسارت رخ می دهد، ماجراهای کتاب قطور این خلبان را تشکیل می دهد. آشنایی با مشکلات یک کاپیتان در شرایط جنگ و بیان روابط حاکم بر حزب دموکرات و کردهای آن منطقه بر جذابیت این کتاب خاطره می افزاید و آن را خواندنی تر می کند.
... بار دیگر هواپیما چرخید و با شدت، جی بعدی را وارد کرد. شدت جی به قدری بود که سرم رفت لای دو پایم و درحالی که از شدت فشار گردنم داشت می شکست، با دست سالمم چنگ انداختم و با تمام توان ، دستگیره ایجکت را گرفتم. نه اینکه بکشم، فقط گرفتمش.
این تنها کاری بود که در آن شرایط می توانستم انجام دهم. لحظه ای بعد هواپیما چرخید و جی منفی آمد و مرا کوبید به سقف کابین و خود به خود دستگیره پرش کشیده و متعاقب آن کاناپی با سرعت کنده شد. با جدا شدن کاناپی از بدنه ی هواپیما، تمام دودی که در کابین بود محو شد و من در زمانی کمتر از چند دهم به بیرون پرتاب شدم.
شابک دیجیتال :
978-600-03-1951-9