امتیاز
5 / 5.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
رایگان
نظر شما چیست؟
وانگ‌فو صورتگر پیر و شاگردش لینگ در جاده‌های قلمرو پادشاهی« هان» پیش می‌رفتند.
آهسته می‌رفتند، زیرا وانگ‌فو شب‌ها به نظاره ستارگان می‌ایستاد و روزها به تماشای سنجاقک‌ها. بار اندکی با خود داشتند. زیرا وانگ‌فو نقش چیزها را دوست می‌داشت و نه خود چیزها را و هیچ چیز جهان به چشم او درخور داشتن نبود مگر قلم‌مو و کوزه روغن جلا و مرکب چین، و نیز نورد ابریشم و کاغذ برنج...

کتاب های مشابه چگونه وانگفو رهایی یافت