اگر کسی می آمد و به سرم دست می کشید، حتما می توانست جای دو تا شاخ را پیدا کند. باور کردنی نبود. فرمانده که آن جور با اخم و تخم به همه دستور می داد، چنان به این یک ذره بچه - عبدل را می گوییم - احترام می گذاشت که باید بودی و می دیدی.
کنگره :
PIR8055 /ھ7ب3 1392
شابک دیجیتال :
978-600-03-2385-1