می گفت «این دیگه چه وضعیه؟انگار به ما دوتا داداش نیومده که شهیدشیم. من که این طوری چسبیده ام به ولیچر، تو هم وسط مراسم ختم خودت برمی گردی. خجالت نمی کشی؟ حالا کی شفاعت مارو بکنه؟»
«روزگاران؛ کتاب از سفر برگشتگان» خاطرات مردانی است که تا روی خط مرگ رفته اند.مرگی که زمانش نرسیده بود؛ مرگی که تنها بوسه ای از چهره ی اینان چید و بازگشت.
کنگره :
DSR1628/ر9 5.ج 1388