امتیاز
5 / 5.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
رایگان

نظر دیگران

نظر شما چیست؟
یادم نمی آید در زمان بچگی از کجا کدو حلوایی تهیه می کردیم . در حومه مریلند بار آمدم.آنروزها محله مان تازه داشت به محاصره کشتزارها در می آمد. به گمانم تابستان برای گرفتن غله و توت فرنگی وپاییز برای سیب به باغ میوه یا مزرعه کسی می رفتیم. خوب یادم هست به خانه که می رسیدیم پدر با بزرگترین چاقوی آشپزخانه کدوحلوایی های مارا چیکار می کرد. آدمی وسواسی بود که بدش می آمد دستهاش بخصوص از غذا کثیف شود. دکتر بود وبا دقتی کارشناسانه از کدوحلوایی ،جمجمه نارنجی رنگی درست می کرد سطح کدو را خط می زد وبرش می داد وبعد با قاشقی فلزی گوشت داخل آنرا خالی می کرد. موقع کار لبهاش رو روی هم می فشرد وصدای نفرت انگیز فین فین از سوراخهای بینی اش در می آمد هنوزیادم نرفته...

کتاب های مشابه در امتداد راه ساحلی