روش تدریس دروس حوزه در کتاب استاد و درس (صرف و نحو) به روش تدریس و آموزش اشاره شده، که آن چه بیش از اصلاح کتب درسی حوزوی ضرورت دارد، یکی همین روش آموزش است و دیگری اساس درسهاست. و در قسمت آموزش اشاره شده که چطور استاد باید پیش از صرف و نحو مجموعه طرح عملی و پیش از طرح عملی، ظرفیت روحی را و شهادت و بینش را در محصل فراهم آورد. این کتاب به قلم استاد علی صفائی حائری و توسط انتشارات لیلهالقدر منتشر شده است.
صحبت از اصلاح کتابهای درسی زیاد شنیده ایم. از ضرورت این دگرگونی همه گفتهاند و حتی کتابهای تازهای را هم ارائه کردهاند و متن درسی گذاشتهاند.آنچه پیش از دگوگونی کتابها ضرورت دارد، یکی روش آموزش است و دیگری اساس درسها.
در مورد آموزش، این استاد است که پیش از صرف و نحو باید مجموعهی طرح عملی را و پیش از طرح عملی، ظرفیت روحی را و شهادت و بینش را در محصل فراهم آورد؛ چون ما در قرن شبهه زندگی میکنیم، پس ناچار به این جریان فکری، به این شهادت و بینش نیاز داریم.ما در کنار گرفتاریها سر بلند میکنیم، پس ناچار به ظرفیت روحی و سعهی صدر محتاجیم. ما در برابر کارهای پراکنده و علوم گوناگون قرار میگیریم، پس ناچار به طرح و برنامه نیازمندیم تا بتوانیم تمام راه را ببینیم و گامها را بشناسیم و گام برداریم.
پس از این مراحل، از فکر و ظرفیت و طرح، دانشها و علومی است که باید اجمالا از آن اطلاع داشته باشیم و سپس شناسایی مقدمهی علم و مقدمهی کتاب؛ یعنی شناخت اصطلاحها و شناخت تعریف و فایدهی علوم است، تا دست به کار شویم. آنگاه در صرف با آگاهی از ماضی و مضارع و بابها و در نحو با آشنایی با عوامل در چند خط شعر و در منطق با توجه به ضرورت شناخت و روش شناخت و در علوم معانی با توجه به مسألهی زیبایی و سبک و معیارهای نقد و در فقه با توجه به شناخت کلام و شناخت مقصد، زمینهای برای شروع این علوم به دست میآوریم و میتوانیم شکل و مسائل این علم را با دگرگونیهایی همراه کنیم که به کتابها و متن درسها هم سرایت خواهد کرد.
آنگاه توضیح میدهد که کلمهها هم اسم و فعل و حرف بودند، اما حرف که ساختن نمیخواهد، از پیش ساخته شده؛ چون «از» همیشه «از» است. «از» مذکر و مؤنث و مخاطب و مغایب ندارد، پس در صرف به حرف کاری نداریم. در حرف تصریف نیست؛ چون در آن تصرف و دگرگونی نیست و در نتیجه موضوع می شود اسم و فعل.
و این است که باید به طور علمی شروع کنیم؛ و اسم و فعل را تقسیمبندی نماییم.
و سپس وزنها و بابها را توضیح بدهیم. و سپس قواعد ساختمان ماضی و مضارع و امر و نهی را مشخص کنیم و در نتیجه هر گاه دیدیم که یک کلمه بر طبق وزن خودش نیست میفهمیم که جراحی شده و باید در جست و جوی قواعدی باشیم که این بیوزنی را کنترل کند و توضیح بدهد.