کتاب بلندبالای ایل نوشته حمید قاسمزادگان جهرمی است. این کتاب شامل 4 نمایشنامه با موضوعات متفاوت است .نمایشنامه اول با عنوان «دلآشوب» داستان زن و مرد میانسالی است که در غسالخانهای قدیمی زندگی میکنند. وضع مالی خوبی ندارند و در آرزوی پولدار شدن هستند. نمایش روزی را توصیف میکند که قبرستان خیلی شلوغ است و چند شهید آوردهاند.
نمایشنامه دوم با عنوان «منورها تنها میسوزند» داستان جوانی است که دانشجوی پزشکی است و به دنبال برادرش به یک آسایشگاه روانی میرود. در آنجا با دو جانباز مواجه میشود؛ یکی از آنها دچار موجگرفتگی و همیشه درگیر جنگ است. دومی هم از هر دو پا فلج و دچار فراموشی است که در ضمن از یادگارهای جنگ که در ذهنش باقی مانده است نقاشی میکشد.
نمایشنامه سوم با عنوان «پشت ویرانی همسایه« داستانی است که بین یک جانباز نقاش و یک جانباز معلم و همسرش رخ میدهد. مکان داستان منطقه جنگی در حال بازسازی در زمان صلح است و براساس طرح «همسایههای روبهرو» مجید قاسمزادگان نوشته شده است.
داستان چهارم با عنوان «بلندبالای ایل» داستان یک زن و مرد ایلیاتی، یک معلم خانم و تعدادی زن و مرد به عنوان عزاداران ایلیاتی است. داستان گفتوگوی زن و مرد ایلیاتی است.
گزیده متن
جهانگیر: تو بهتر از مو میدونی، تفنگچی ایل بیخودی سینه آسمون خدا رو نمیشکافه. یا عزیزترینش عروس شده یا منتظر دلبندشه و یا دلش تنگ شده. اون وقته که ماشه سرد برنوشو میچکونه.
کنگره :
PIR8171/الف5345ب8 1388
شابک دیجیتال :
978-600-03-1888-8